فیک جونگکوک:زیرزمین
فیک جونگکوک:زیرزمین
part⁸⁰
ویو جونگکوک
تا ساعت ۶درمان مامانم برای امروز تموم شد
من یه کار کوچیکی داشتم برا همین از بیمارستان رفتم بیرون کارم رو انجام دادم
ساعت۱۰شده بود رفتم بیمارستان
رفتم پیش مامانم ا.ت نبود مامان داشت تلویزیون میدید
میخواستم برم پیش ا.ت
از اتاق مامانم رفتم بیرون رفتن سمت اتاق ا.ت
رفتم تو دفتر ولی ا.ت نبود
آخه کجا رفته؟
زنگ زدم به ا.ت
ویو ا.ت
با هیون حرف میزدیم میخندیدیم که گوشیم زنگ خورد جونگکوک بود
جواب دادم
مکالمه ا.ت با جونگکوک
_الو چاگیا کجایی آمدم دفترت نبودی؟
+آمدم سالن غذا خوری طبقه ای بالا غذا بخورم
_اهان باشه من الان میام پیشت
+باشه میبینمت
+میبینمت
(پایان مکالمه)
ویو جونگکوک
رفتم سوار آسانسور شدم رفتم طبقه ای بالا سالن غذا خوری
ا.ت رو دیدم که کنار یه مردی نشسته دارن باهم غذا میخورن با هم حرف میزن میخندندن
ویو ا.ت
جونگکوک گفت که میاد پیشم
غذام رو آوردن
هیون هم غذا سفارش داده بوده غذا هیون هم آوردن سر میز من
با هیون شروع کردیم به غذا خوردن
حرف میزدیم میخندیدیم
part⁸⁰
ویو جونگکوک
تا ساعت ۶درمان مامانم برای امروز تموم شد
من یه کار کوچیکی داشتم برا همین از بیمارستان رفتم بیرون کارم رو انجام دادم
ساعت۱۰شده بود رفتم بیمارستان
رفتم پیش مامانم ا.ت نبود مامان داشت تلویزیون میدید
میخواستم برم پیش ا.ت
از اتاق مامانم رفتم بیرون رفتن سمت اتاق ا.ت
رفتم تو دفتر ولی ا.ت نبود
آخه کجا رفته؟
زنگ زدم به ا.ت
ویو ا.ت
با هیون حرف میزدیم میخندیدیم که گوشیم زنگ خورد جونگکوک بود
جواب دادم
مکالمه ا.ت با جونگکوک
_الو چاگیا کجایی آمدم دفترت نبودی؟
+آمدم سالن غذا خوری طبقه ای بالا غذا بخورم
_اهان باشه من الان میام پیشت
+باشه میبینمت
+میبینمت
(پایان مکالمه)
ویو جونگکوک
رفتم سوار آسانسور شدم رفتم طبقه ای بالا سالن غذا خوری
ا.ت رو دیدم که کنار یه مردی نشسته دارن باهم غذا میخورن با هم حرف میزن میخندندن
ویو ا.ت
جونگکوک گفت که میاد پیشم
غذام رو آوردن
هیون هم غذا سفارش داده بوده غذا هیون هم آوردن سر میز من
با هیون شروع کردیم به غذا خوردن
حرف میزدیم میخندیدیم
۲۲.۴k
۰۷ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.