🍷پارت84🍷
🍷پارت84🍷
"میسو"
با چشمای گرد نگاش کردم
_یعنی میخوای بگی تز اون دخترایی نیستی که همش میخوان خودشونو بچسبونن به من
چند بار پلک زدم و خنده عصبی کردم
+ببین اعتماد به نفستو درک میکنم
با دستم به سر تا پاش اشاره کردم
+چون حق داری اما بدون من حتی نمیدونم تو کی هستی اونوفت چی خدای من دنبالت باشم هه خنده داره
خنثی نگام میکرد با دستای تو جیبش اومد جلو اما من تکون نخوردم
این همه جسارتو یهو از کجا اوردم
_خوب حالا منو بشناس من جون کوکم
دیگه رسما قاطی کردم یه شخصیت دیگشه ولی چرا اسمش انقدر به جونگ کوک نزدیکه؟؟؟؟
سوال عجیبه واسم
خونسرد خودمو نشون دادم
+خوشحال شدم جناب جون کوک حالا بزار برم
لبخند زد و برگشت
_میدونی اولش فکر کردم از اون دخترایی هستی که میخوان بزور بچسبن بهم اما...
برگشت سمتم
_اما تاحالا هیچ دختری باهام اینطوری رفتار نکرده بود
+میدونم برات ناراحت کنندست اما تقصیر خودت بود حالا این درو باز کن لطفا
_خوب دقت کن هیچ دختری جرعت نکرده باهام اینطور رفتار کنه
+جدی خوب خیلی متاسفم واقعا
_اگه واقعا متاسفی نشونم بده
+منظورت چیه
_من همیشه دنبال چیزای خاص و کمیابم
+میخوای چی بگی
مستقیم به چشمام زل زد
_باید مال من شی
چشمام گرد و دهنم باز موند نمیتونستم حرفشو حضم کنم
یه دیوونه کامله اره یه دیوونه کامل
+میفهمی چی میگی
_کاملا
+تو منو تازه دیدی حتی نمیدونی دوستم یا دشمن حتی ده دقیقه هم نمیشه همو دیدیم
_من ادم شناس خوبیم
+شرمنده اما ایندفعه اشتباه کردی اقا
برگشتم سمت در که یهو منو گرفت پرتم کرد سمت میز که گودی کمرم به لبه میز برخورد کرد و وحشتناک تیر کشید
مچای دستمو گرفت و خوابوندم رو میز
کاملا تا شدم اصلا وضع خوبی نبود خودشو چسبونده بود بهم
_ببین کوچولو من هر چی میخوام باید مال من باشه چه بخوای چه نخوای
+ولم کن پسره روانی من مال هیچ احمقی نیستم مخصوصا تو فهمیدی دست از سرم بردار
_میخوای بدونی چطور هرچی بخوام مال منه
با ترس نگاش کردم
+نمیخوام بدو...
با برخورد محکم لباش به لبم خفه شدم داشت منو میبوسید لبمو محکم میک میزد و گاز میگرفت
از شوک نمیتونستم کاری کنم
به خودم اومدم و شروع کردم دست و پا زدن
خشن میبوسید و زور زدنم هیچ فایده ای نداشت
فقط باعث میشد اون بدتر کنه، نفس داشتم کم میاوردم و اون ول کن نبود
دست از سر لبام برداشت
فکر کردم ولم کرده اما باز گاز محکمی که از گوشم گرفت جیغ زدم
هم مورمورم شده بود هم دردم گرفته بود
+ولم کن
التماس میکردم ولم کنه ، زل زد به چشمام
_فهمیدی عزیزم که من هرچی بخوام مال منه
+این چیز ثابت نمیکنه من مال تو ام احمق
+اوم پس بیشتر میخوای
منظورش چیه
دستشو سمت لباسم برد که جیغ زدم خواست باز ببوستم که در با شدت باز شد و یه نفر اومد تو
_بس کن جون کوک...
😁😂💖💖😚😚
"میسو"
با چشمای گرد نگاش کردم
_یعنی میخوای بگی تز اون دخترایی نیستی که همش میخوان خودشونو بچسبونن به من
چند بار پلک زدم و خنده عصبی کردم
+ببین اعتماد به نفستو درک میکنم
با دستم به سر تا پاش اشاره کردم
+چون حق داری اما بدون من حتی نمیدونم تو کی هستی اونوفت چی خدای من دنبالت باشم هه خنده داره
خنثی نگام میکرد با دستای تو جیبش اومد جلو اما من تکون نخوردم
این همه جسارتو یهو از کجا اوردم
_خوب حالا منو بشناس من جون کوکم
دیگه رسما قاطی کردم یه شخصیت دیگشه ولی چرا اسمش انقدر به جونگ کوک نزدیکه؟؟؟؟
سوال عجیبه واسم
خونسرد خودمو نشون دادم
+خوشحال شدم جناب جون کوک حالا بزار برم
لبخند زد و برگشت
_میدونی اولش فکر کردم از اون دخترایی هستی که میخوان بزور بچسبن بهم اما...
برگشت سمتم
_اما تاحالا هیچ دختری باهام اینطوری رفتار نکرده بود
+میدونم برات ناراحت کنندست اما تقصیر خودت بود حالا این درو باز کن لطفا
_خوب دقت کن هیچ دختری جرعت نکرده باهام اینطور رفتار کنه
+جدی خوب خیلی متاسفم واقعا
_اگه واقعا متاسفی نشونم بده
+منظورت چیه
_من همیشه دنبال چیزای خاص و کمیابم
+میخوای چی بگی
مستقیم به چشمام زل زد
_باید مال من شی
چشمام گرد و دهنم باز موند نمیتونستم حرفشو حضم کنم
یه دیوونه کامله اره یه دیوونه کامل
+میفهمی چی میگی
_کاملا
+تو منو تازه دیدی حتی نمیدونی دوستم یا دشمن حتی ده دقیقه هم نمیشه همو دیدیم
_من ادم شناس خوبیم
+شرمنده اما ایندفعه اشتباه کردی اقا
برگشتم سمت در که یهو منو گرفت پرتم کرد سمت میز که گودی کمرم به لبه میز برخورد کرد و وحشتناک تیر کشید
مچای دستمو گرفت و خوابوندم رو میز
کاملا تا شدم اصلا وضع خوبی نبود خودشو چسبونده بود بهم
_ببین کوچولو من هر چی میخوام باید مال من باشه چه بخوای چه نخوای
+ولم کن پسره روانی من مال هیچ احمقی نیستم مخصوصا تو فهمیدی دست از سرم بردار
_میخوای بدونی چطور هرچی بخوام مال منه
با ترس نگاش کردم
+نمیخوام بدو...
با برخورد محکم لباش به لبم خفه شدم داشت منو میبوسید لبمو محکم میک میزد و گاز میگرفت
از شوک نمیتونستم کاری کنم
به خودم اومدم و شروع کردم دست و پا زدن
خشن میبوسید و زور زدنم هیچ فایده ای نداشت
فقط باعث میشد اون بدتر کنه، نفس داشتم کم میاوردم و اون ول کن نبود
دست از سر لبام برداشت
فکر کردم ولم کرده اما باز گاز محکمی که از گوشم گرفت جیغ زدم
هم مورمورم شده بود هم دردم گرفته بود
+ولم کن
التماس میکردم ولم کنه ، زل زد به چشمام
_فهمیدی عزیزم که من هرچی بخوام مال منه
+این چیز ثابت نمیکنه من مال تو ام احمق
+اوم پس بیشتر میخوای
منظورش چیه
دستشو سمت لباسم برد که جیغ زدم خواست باز ببوستم که در با شدت باز شد و یه نفر اومد تو
_بس کن جون کوک...
😁😂💖💖😚😚
۶۱.۴k
۰۴ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.