فرشته کوچولو من
پارت ۱۰۴
[ویو هارین]
داشتن همه حرف می زدن که این ته مون دوباره
گیر داد به من
ته مون: هارین نظرت درباره بردار زاده ام چیه
یک پسر جوون که کنارش بود نشون داد
پسره خیلی لش بود
سوهو: سلام سوهو هستم...من برادر زاده اش هستم
دست دراز کرد منم بهش دست دادم
هارین: سلام...
دوباره ته مون گفت
ته مون: خب بگو دیگه چطوره
هارین: البته که خیلی خوب هستن...
کیم با سردی گفت
تهیونگ: ته مون بس کن...چرا داری هر دوشون معذب می کنی
یهو هم زمان با سوهو
هارین و سوهو: نه بابا چه معذب شدنی
همه از همزمان بودنمون تعجب کردن
ته مون: ببین چقدر به هم میاند
دیگه باید جواب این مردک بدم
هارین: ته مون بهتر نیست دیگه آروم بگیری... درسته سوهو خیلی خوبه ولی برای منافع ازش استفاده نکن....
ته مون: عاشق حاضر جوابیت هستم از بچگی همین بودی
دوباره همه شروع کردن حرف زدن
نگاهای جونگ کوک که همه اش بهم بود
حتی زمانی که داشتم با ته مون صحبت می کردم
خیلی لش نشسته بود با عصبانیت و مست بودن نگام می کرد
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.