فرشته کوچولو من
فرشته کوچولو من
پارت ۱۰۲
[ویو هارین]
هارین: کیم تهیونگ من نمیام
خیلی جدی و سرد جواب داد
تهیونگ: اونوقت چرا ؟
هارین: می دونی تمرین امروز چقدر سخت بود....
با جدیت کامل گفت
تهیونگ: هارین تا دو ساعت دیگه حاضر باش
با بی حوصلگی جواب دادم
هارین: چشم
به سمت اتاق رفتم و یک لباس انتخاب کردم
روی تخت گذاشتم و به سمت حمام رفتم
دوش گرفتم و موهام خشک کردم
و لباس پوشیدم...آرایش لایتی انجام دادم
عطر خنک و ملایمی زدم
که همه اینا ۲ ساعت طول داد
به سمت طبقه پایین رفتم
کیم خیلی شیک و زیبا آماده بود
با دیدن من بلند شد و جلو راه افتاد
سوار ماشین شدیم
به سمت اون پارتی کوفتی راه افتادیم
بعد ۴۰ مین رسیدیم
با ورود کیم همه بلند شدن و تا زانو خم شدن
همه احترام می زاشتن
کیم نشست که منم نشستم
ته مون عوضی هم بود
ته مون: هارین بعد مدت ها هم دیدیم سلام نمی دی
هارین: سلام...
ایش مردک عوضی
ته مون: کیم خواهرت هر روز خوشگل تر میشه
کیم با جدیت نگاهش کرد

لباس هارین داخل مهمونی
پارت ۱۰۲
[ویو هارین]
هارین: کیم تهیونگ من نمیام
خیلی جدی و سرد جواب داد
تهیونگ: اونوقت چرا ؟
هارین: می دونی تمرین امروز چقدر سخت بود....
با جدیت کامل گفت
تهیونگ: هارین تا دو ساعت دیگه حاضر باش
با بی حوصلگی جواب دادم
هارین: چشم
به سمت اتاق رفتم و یک لباس انتخاب کردم
روی تخت گذاشتم و به سمت حمام رفتم
دوش گرفتم و موهام خشک کردم
و لباس پوشیدم...آرایش لایتی انجام دادم
عطر خنک و ملایمی زدم
که همه اینا ۲ ساعت طول داد
به سمت طبقه پایین رفتم
کیم خیلی شیک و زیبا آماده بود
با دیدن من بلند شد و جلو راه افتاد
سوار ماشین شدیم
به سمت اون پارتی کوفتی راه افتادیم
بعد ۴۰ مین رسیدیم
با ورود کیم همه بلند شدن و تا زانو خم شدن
همه احترام می زاشتن
کیم نشست که منم نشستم
ته مون عوضی هم بود
ته مون: هارین بعد مدت ها هم دیدیم سلام نمی دی
هارین: سلام...
ایش مردک عوضی
ته مون: کیم خواهرت هر روز خوشگل تر میشه
کیم با جدیت نگاهش کرد

لباس هارین داخل مهمونی
- ۱۰.۸k
- ۰۴ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط