یک شب دلم بهانه ی کرببلا گرفت
یک شب دلم بهانه ی کرببلا گرفت
قلبم شکست و دور و برش را خدا گرفت
پس پا شدم به نیت روضه که ناگهان
دیدم بهشت آمد و دست مرا گرفت
ای زائری که میروی آهسته تر برو
شوق غم حسین مرا هم فرا گرفت
اذن دخول خواندم و وارد شدم ولی
دیدم بهشت گوشه ای از عرش جا گرفت
در مجلسی که جای رسولان وحی بود
هر کس نشست خلوت غار حرا گرف
قلبم شکست و دور و برش را خدا گرفت
پس پا شدم به نیت روضه که ناگهان
دیدم بهشت آمد و دست مرا گرفت
ای زائری که میروی آهسته تر برو
شوق غم حسین مرا هم فرا گرفت
اذن دخول خواندم و وارد شدم ولی
دیدم بهشت گوشه ای از عرش جا گرفت
در مجلسی که جای رسولان وحی بود
هر کس نشست خلوت غار حرا گرف
- ۷۵۱
- ۱۳ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط