هردو رو انتخاب می کنم!
هردو رو انتخاب میکنم!
p10
یک هفته بعد
"قرار شد اعضا دوباره بیان خونه ی ته..."
پسرا: سلام ته
ته: سلام پسرا
جین: ا.ت کوچولوی من کجاست؟
ته:....
نامجون: ته باز چه گندی زدی؟(عصبانی)
" ته کل ماجرا رو تعریف کرد و حتی گفت ا.ت رو دوست داره..."
کوک: ا.ت رو.....دوست داری؟
ته: اوهوم
کوک: ا...اها
"ویو کوک"
" وقتی اینو گفت انگار یه سطل آب یخ روم خالی کردن...من عاشق ا.ت شدم تو همون نگاه اول اما ته پیش پسرا اعتراف کرد...اینطوری نمیشه منم باید به ا.ت بگم...باید زودتر اعتراف کنم!"
" ویو ا.ت"
" پسرا اومده بودن و طبق حرف های ارباب تو اتاقم بودم...تشنم شد اما...وای خاک تو سرم آب نیاوردم الان برم پایین؟ اگه منو ببینن چی؟ اگه ارباب دوباره سرم داو بزنه چی؟ مهم نیست...عادی رفتار کن آب بگیر و بیا اتاق"
"از پیش اعضا رد شد و همه سکوت کردن منتظر حرفی از ا.ت بودن اما ا.ت آب رو گرفت داشت میرفت که..."
حمایت...
p10
یک هفته بعد
"قرار شد اعضا دوباره بیان خونه ی ته..."
پسرا: سلام ته
ته: سلام پسرا
جین: ا.ت کوچولوی من کجاست؟
ته:....
نامجون: ته باز چه گندی زدی؟(عصبانی)
" ته کل ماجرا رو تعریف کرد و حتی گفت ا.ت رو دوست داره..."
کوک: ا.ت رو.....دوست داری؟
ته: اوهوم
کوک: ا...اها
"ویو کوک"
" وقتی اینو گفت انگار یه سطل آب یخ روم خالی کردن...من عاشق ا.ت شدم تو همون نگاه اول اما ته پیش پسرا اعتراف کرد...اینطوری نمیشه منم باید به ا.ت بگم...باید زودتر اعتراف کنم!"
" ویو ا.ت"
" پسرا اومده بودن و طبق حرف های ارباب تو اتاقم بودم...تشنم شد اما...وای خاک تو سرم آب نیاوردم الان برم پایین؟ اگه منو ببینن چی؟ اگه ارباب دوباره سرم داو بزنه چی؟ مهم نیست...عادی رفتار کن آب بگیر و بیا اتاق"
"از پیش اعضا رد شد و همه سکوت کردن منتظر حرفی از ا.ت بودن اما ا.ت آب رو گرفت داشت میرفت که..."
حمایت...
۱۱.۷k
۳۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.