fake taehyung
fake taehyung
part*¹⁵
کوک: ا/ت خانم
ا/ت: بله
کوک: راستشو بگو چقدر تهیونگ رو دوست داری
ا/ت: خیلی دارم راستشو میگم چرا باید دروغ بگم اخه وقتی خیلی دوستش دارم
کوک: خوش به حالت ما که...
د.ک: من چیزی گفتم بهت
کوک: شوخی کردم
ا/ت: یه لحظه من الان برمیگردم
چند دقیقه بعد
ا/ت: ببخشید
تهیونگ: کجا بودی
ا/ت: عزیزم تلفن ضرور به بیمارستان داشتم
تهیونگ: اها
یک ساعت بعد
همه دوستاش رفتن
ا/ت: دیگه میشه منم برم
تهیونگ: نه
ا/ت: ولی تو قول دادی گفتی میزاری که برم
تهیونگ: الان نظرم عوض شد
ا/ت: حیف من که برات اینقدر نقش بازی کردم
تهیونگ: مهم نیست
منو باز گذاشت تو اون اتاقه و درو قفل کرد ایندفعه شروع کردم به گریه
درو باز کرد
تهیونگ: گریه نکن بیا این گوشیت بلند شو بیا برو بیرون
ا/ت: اذیتم نکن
دستمو گرفت بردم بیرون
تهیونگ: ببخشید امیدوارم منو ببخشی من سرقولم موندم خواستم ببینم واکنشت چیه برو الان برو سمت زندگیت کارت هم ندارم فقط تو به کسی درباره من چیزی نگو و اینکه سعی کن منو ببخشی و فراموش کنی مراقب خودت باش
اینو گفت رفت داخل یعنی من برم خیلی راحت 😕
#فیک
#سناریو
part*¹⁵
کوک: ا/ت خانم
ا/ت: بله
کوک: راستشو بگو چقدر تهیونگ رو دوست داری
ا/ت: خیلی دارم راستشو میگم چرا باید دروغ بگم اخه وقتی خیلی دوستش دارم
کوک: خوش به حالت ما که...
د.ک: من چیزی گفتم بهت
کوک: شوخی کردم
ا/ت: یه لحظه من الان برمیگردم
چند دقیقه بعد
ا/ت: ببخشید
تهیونگ: کجا بودی
ا/ت: عزیزم تلفن ضرور به بیمارستان داشتم
تهیونگ: اها
یک ساعت بعد
همه دوستاش رفتن
ا/ت: دیگه میشه منم برم
تهیونگ: نه
ا/ت: ولی تو قول دادی گفتی میزاری که برم
تهیونگ: الان نظرم عوض شد
ا/ت: حیف من که برات اینقدر نقش بازی کردم
تهیونگ: مهم نیست
منو باز گذاشت تو اون اتاقه و درو قفل کرد ایندفعه شروع کردم به گریه
درو باز کرد
تهیونگ: گریه نکن بیا این گوشیت بلند شو بیا برو بیرون
ا/ت: اذیتم نکن
دستمو گرفت بردم بیرون
تهیونگ: ببخشید امیدوارم منو ببخشی من سرقولم موندم خواستم ببینم واکنشت چیه برو الان برو سمت زندگیت کارت هم ندارم فقط تو به کسی درباره من چیزی نگو و اینکه سعی کن منو ببخشی و فراموش کنی مراقب خودت باش
اینو گفت رفت داخل یعنی من برم خیلی راحت 😕
#فیک
#سناریو
۲۶.۰k
۰۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.