هیچ قطاری از این اتاق نمیگذرد

هیچ قطاری از این اتاق نمیگذرد 

من اینجا نشسته ام 

و با همین سیگار 

قطار می آفرینم ... 

نمیشنوی ؟ سرم دارد سوت میکشد ...
دیدگاه ها (۳)

پیکرت را نمی نویسممی‌تراشم با دستو آنقدر صیقلش می‌دهمکه چیزی...

باز هم مزخرف می نویسم نه؟!دراز کشیده بودم  زیر نارون کهن سال...

تنها کسی که لبخند مرا میخواست عکاس بود که او هم پولش را گرفت...

باورکن خیلی حرف استوفادار دستـهایی بـاشیکـه یکبار هم لمسـشان...

پارت پنجم: بیداریقطار در حال حرکت بود. هلیا و لیا کنار هم نش...

کبریت

"𝙼𝚈 𝙷𝚄𝚂𝙱𝙰𝙽𝙳 𝚆𝙸𝙵𝙴""𝙿𝙰𝚁𝚃_𝟾"نمیدانم چرا نمیتوانستم به او اعتماد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط