پار

پار۱۶
یون هی . ک...وک تو..تو.. ای..نجا چی..کار میکن..ی
کوک‌. داشتی چه غلطی میکردی
یون هی. داشتم این دختر رو میکشتم تا به آرزومون برسیم
کوک‌. چه آرزویی
یون هی. باهم ازدواج کنیم
کوک . الکی یه نفرو نکش چون من نه تو رو دوست دارم نه ات پس گمشو
یون هی به زانو زد تا دل ات
ات. اهههه
یون هی. اون رو بزودی پیدا میکنم و میکشم
کوک. باشه برو
یون هی رفت
ات. اییی هههه اون کی بود
کوک‌. به توچه وسایلت رو جمع کن بریم تو ماشین
ات. ایی باشه
کوک.ساکت کجاست
ات.روی اون مبل قرمزه
کوک. باشه
ات. جیغغغغغ
کوک.چیشده
ات. ایییی زخمم داره خونریزی میکنه
کوک. ببینم
وایی باید بریم عمارت ما
ات. اییییی در میکنه(گریه)
کوک‌‌.ببند دهنتو تا ببینم چیکار میکنم
ات. ایی‌ اجوما رو پیدا کن
کوک. میشه ببندی
ات.اوهوم
پرش به عمارت جونگکوک
کوک. اجوما اجوما(داد)
اجوما. بله پسرم
کوک.زنگ بزن دکتر کیم بیاد
اجوما.وایی این خانمه اته
کوک.اره
اجوما.چیکارش کردی پسرم
کوک.بخدا من کاریش نکردم
اجوما.باشه باشه الان خبرش میکنم
خلاصش میکنم
دکتر کیم اومد و ات رو ماینه کرد وبعد اومد پیش کوک
کوک.مرده(ذوق)
کیم.نه
کوک.اوکی حالش چطوره(ناراحت
کیم .خوبه
کوک. ممنونم
پرش به فردا عروسی
..............
۶۴۰تایی بشیم
ببخشید بچه ها من شاید آنروز نتونم پارت بزارم که شد بعدازظهر ۳پارت میزارم
دیدگاه ها (۳۳)

پارت ۱۷پرش به عروسیات ویو هزار نفر دور سرم مثل پروانه میچرخی...

پارت ۱۸پرش به خونه کوک ات ویو بعد از اینکه رسیدیم به عمارت ک...

پارت ۱۴اون اون همون کسی بود که بهم چاقو زد بودات. تو تو ای.....

پارت ۱۳در همون لحظه در اتاق باز میشه و جونگکوک وارد اتاق میش...

𝚙𝚊𝚛𝚛11سوهو.. عذر میخوام ات منو ببخش واستا تو الان داری داداش...

هنرمند کوچولوی من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط