کاش به دنیا نمیومدم
فصل 2 پارت 15
*میگم قیافشو نگا شبیه بوقلمونه 🦃 «با خنده»
پرش زمانی به یک ساعت بعد
ویو الینا
بالاخره مسخره کردناشون تموم شد و سعی کن نخندیه منم تموم شد 😐 بعدش یکی از خدمتکارا منو برد سمت اتاقای مهمان و یکیشو نشون داد گفت
8اینجارو برا شما آماده کردم همچیز از مواد بهداشتی گرفته تا لباس اونجا هست و اگر به چیزی نیاز داشتید با تلفن شماره ای روز میزرو بگیرید تا ما بیایم
-باشه ممنون
و بعد رفتو من رفتم داخل اتاق
اتاق بزرگی بود باهاش میشد یه خونه ساخت رفتم سمت کمد لباسو بازش کردم و دیدم یلباس دقیقا استایل خودمه بخاطر همین برش داشتم (عکسشو میزارم) همینطور لباس زیرم بر داشتمو گذاشتم رو تخت (طرفی که نزدیک به حموم بود) رفتم تو حموم و دیدم از شانسم شامپوی خودمم اینجا دارن برش داشتمو در شیشه ای داخل حمومو باز کردم تا به حموم اصلی برسم کلی دکمه داشت ولی فقط چراغارو روشن کردمو رفتم زیر دوش آب گرم بدنم داشت درد میکرد ولی تحملش میکردم بعدش وانو پر کردمو نرم کننده ریختم بعد نشستم توشو به اتفاقای امروز فکر کردم و اینو فهمیدم که شاید زندگی یه بدی ها و سختی هایی داشته باشه ولی خب در کل نتیجه اینه که هیچ کدومشون موندگار نیست یا حتی خیلیاشون ساخت ذهن خودمونه 🙂
بعد ده دقیقه از وان اومدم بیرون دکمه پارتی رو زدم و روی یکی از آهنگای بیلی تنظیم کردم بعدش نوز افشانی شدو آهنگ پخش شد قشنگ حس پارتی میداد بعد یکم مسخره بازی خودمو سرمو شستمو اومدم بیرون یه ماسک ده دقیقه ای گذاشتم رو صورتم بعدشم بخور آب سرد گذاشتم
لباسامو پوشیدمو موهامو سشوار کشیدم بعد روغن مخصوص موهامو زدم و اونارو دوتا از بغل بافتم (میزارم با اینکه میدونم همتون میشناسید🤣) یه ادکلن که بوش خیلی شیرین بودو زدم جوراب پوشیدمو رفتم پایین نه شب بود و داشتن شام میخوردن بخاطر همین کسی تو سالن اصلی نبود کلی گشتم تا سالن غذا خوری رو پیدا کنم و بعد با کلی بدبخت پیداش کردمو رفتم تو
-اممم سلام
+*سلام
-ببخشید دیر اومدم
*نه بیا بشین
+من اومدم صدات کنم ولی مثل اینکه حموم بودی
-اهم
که قاشق چنگالو گذاشت رو بشقاب جوری که صدای جینگش پخش شد و خیلی جدی ترو سرد تر از قبل نگام کرد
+مگه نمیدونی مریضیو نباید آب به تنت بخوره
شت منظورش کدوم مریضی بود؟
شاید پریودمو فهمیده
-نه بابا من عادت دارم
+چی میگی اسکل دکتره گفته نباید دو سه روز زیاد تکون بخوری تو پا میشی میری حموم
به حرفش توجه نکردم چون یادم افتاده بود من پریودم و الان پد ندارم
-باشه یه لحظه من الان میام
سریع رفتم سمت اتاقمو کشو هارو گشتم تا پد پیدا کردم و رفتم تو دستشویی گذاشتمش بعدش یه نگا تو آینه به خودم کردم یه تینت ..
ادامه دارد.....
ساری خیلی طولانی شد نصفشو پاک کردم
*میگم قیافشو نگا شبیه بوقلمونه 🦃 «با خنده»
پرش زمانی به یک ساعت بعد
ویو الینا
بالاخره مسخره کردناشون تموم شد و سعی کن نخندیه منم تموم شد 😐 بعدش یکی از خدمتکارا منو برد سمت اتاقای مهمان و یکیشو نشون داد گفت
8اینجارو برا شما آماده کردم همچیز از مواد بهداشتی گرفته تا لباس اونجا هست و اگر به چیزی نیاز داشتید با تلفن شماره ای روز میزرو بگیرید تا ما بیایم
-باشه ممنون
و بعد رفتو من رفتم داخل اتاق
اتاق بزرگی بود باهاش میشد یه خونه ساخت رفتم سمت کمد لباسو بازش کردم و دیدم یلباس دقیقا استایل خودمه بخاطر همین برش داشتم (عکسشو میزارم) همینطور لباس زیرم بر داشتمو گذاشتم رو تخت (طرفی که نزدیک به حموم بود) رفتم تو حموم و دیدم از شانسم شامپوی خودمم اینجا دارن برش داشتمو در شیشه ای داخل حمومو باز کردم تا به حموم اصلی برسم کلی دکمه داشت ولی فقط چراغارو روشن کردمو رفتم زیر دوش آب گرم بدنم داشت درد میکرد ولی تحملش میکردم بعدش وانو پر کردمو نرم کننده ریختم بعد نشستم توشو به اتفاقای امروز فکر کردم و اینو فهمیدم که شاید زندگی یه بدی ها و سختی هایی داشته باشه ولی خب در کل نتیجه اینه که هیچ کدومشون موندگار نیست یا حتی خیلیاشون ساخت ذهن خودمونه 🙂
بعد ده دقیقه از وان اومدم بیرون دکمه پارتی رو زدم و روی یکی از آهنگای بیلی تنظیم کردم بعدش نوز افشانی شدو آهنگ پخش شد قشنگ حس پارتی میداد بعد یکم مسخره بازی خودمو سرمو شستمو اومدم بیرون یه ماسک ده دقیقه ای گذاشتم رو صورتم بعدشم بخور آب سرد گذاشتم
لباسامو پوشیدمو موهامو سشوار کشیدم بعد روغن مخصوص موهامو زدم و اونارو دوتا از بغل بافتم (میزارم با اینکه میدونم همتون میشناسید🤣) یه ادکلن که بوش خیلی شیرین بودو زدم جوراب پوشیدمو رفتم پایین نه شب بود و داشتن شام میخوردن بخاطر همین کسی تو سالن اصلی نبود کلی گشتم تا سالن غذا خوری رو پیدا کنم و بعد با کلی بدبخت پیداش کردمو رفتم تو
-اممم سلام
+*سلام
-ببخشید دیر اومدم
*نه بیا بشین
+من اومدم صدات کنم ولی مثل اینکه حموم بودی
-اهم
که قاشق چنگالو گذاشت رو بشقاب جوری که صدای جینگش پخش شد و خیلی جدی ترو سرد تر از قبل نگام کرد
+مگه نمیدونی مریضیو نباید آب به تنت بخوره
شت منظورش کدوم مریضی بود؟
شاید پریودمو فهمیده
-نه بابا من عادت دارم
+چی میگی اسکل دکتره گفته نباید دو سه روز زیاد تکون بخوری تو پا میشی میری حموم
به حرفش توجه نکردم چون یادم افتاده بود من پریودم و الان پد ندارم
-باشه یه لحظه من الان میام
سریع رفتم سمت اتاقمو کشو هارو گشتم تا پد پیدا کردم و رفتم تو دستشویی گذاشتمش بعدش یه نگا تو آینه به خودم کردم یه تینت ..
ادامه دارد.....
ساری خیلی طولانی شد نصفشو پاک کردم
۷.۹k
۱۵ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.