تک پارتی از هیون

pov: وقتی خیلی خسته ای و از کار برگشتی خونه ( تو وکیلی)


علامت هیونجین_
علامت ات+


ویو هیون
عففففف بلاخره تموم شد امروز یه تمرین خیلی سخت داشتیم که کلی باید انرژی صرف میکردم خلاصه تموم شد
پسرک همراه بقیه اعضا سوییچ ماشین رو از جایگاه مخصوص ورداشت و به سمت پارکینگ رفت سوار ماشین سیاه رنگی شد که میتونست اون لحظه احساساتش رو بیان کنه
بعد چند دقیقه رسیدم خونه از کمپانی تا خونه زیاد راهی نبود


ویو ات
یاااااا خداااا دیگه این چجور پرونده ای که من دستم گرفتم خیلی گیج کنندست نمی‌دونم چیه و آخرش چی میشه بهتره این پرونده رو به یکی دیگه بسپارم هنوز به اندازه کافی تجربه ندارممم
دخترک وارد اتاق کاری شد کیف چرمی زرشکی رنگش رو برداشت از اونجایی که پاییزم بود بارانی کرمی رنگش رو برداشت و پیاده بع سمت خونه رفت میدونست که شوهرش امروز کلی خسته میشه و کارای زیادی کرده پس بهتر بود سر راه چیزی بخره برا درست کردن شام غذای مورد علاقه هیونجین لازانیا بود پس لوازم لازم رو خرید ( والا من نمی‌دونم چیه غذای مورد علاقه ش مال خودمو گفتم 😔🤡)


ویو هیون
رسیدم دم در خونه میدونستم که ات سرش شلوغه شاید دیر بیاد واسه همین وارد خونه شدم دیدم صدای اب میاد یعنی برگشته؟ اره برگشته مثل اینکه حمومه خبببب برم ببینم حالش چطوره


ویو ات داشتم سرمو میشستم که در زده شد فهمیدم خودشه گفتم : بله ؟!
_به به خانم خانما چخبر خسته نباشی ( بیرون از حموم داره هیون باهاش میحرفه یعنی پشت در )
+ توهم همینطور چاگی زود اومدی انتظار داشتم شب بمونی اونجا
_ نه خب تموم شد کارمون زود بیا که گشنمه
+ اوکی تموم شد
حوله رو تنم کردم و اومدم بیرون دیدم داره لباسشو درمیاره
( کت شلوار پوشیده) چون دلم براش خیلی تنگ شده بود خودم رفتم پیشش دستمو انداختم دور گردنش و کراواتش رو شل کردم یکم شکه شده بود ولی نگاهش دلنشین بود کم کم سراغ دکمه های پیرنش رفتم و......

ویو هیون
داشت با اون موهای خیس و حوله صورتی رنگ و دستای نازک کشیدش دیوونم میکرد درازی انگشتاش داشت روی پیرنم کشیده میشد و انگار یه رقص بود دیگه تحمل نداشتم وای نه
_ چته تو چرا شیطون شدی هاااا؟؛
+ چی ؟ من که کاری نکردم ( یهو از دهنم پرید و گفتم ددی)
_ همین برای کارم کم بود و
+ بغلم کرد و گذاشت رو اشپز خونه خودشو نزدیک گوشم کرد و گرمی نفساشو توی لاله گوشم حس میکردم
_ بیب انگار دلتنگی نه؟ دفعه قبل تو حموم بود ایندفعه نظرت راجب اپن چیه ؟
دستامو بردم سمت گره حوله و بازش کردم بدنش هنوز خیس بود ولی تمیز و خودردنی
دم گوشش گفتم
_ بیب رو صدات کار کردی؟ دلم میخواد همسایه ها به اعتراض بیان






خببب من خیلی وقت بود نبودم درخواستی هارو بگیننننن دوستون دارم گیگیلی ها💌💌💌🥺
دیدگاه ها (۵)

می‌خوام فیک هیونجین رو کامل پاک کنم از پیجم و به جاش یه فیک ...

داستان از این قرارع که خانواده کیم یه خانواده کوچیک و دلنشین...

Part 4 ,ویو ات با حرفی که مینگو زد واقعا تو شک بودم اون بهم ...

وقتی روت کراشه ( درخواستی) ویو اتامروز یه مراسم خیلی مهمی دا...

پست اولمه حمایت کنید ❤️

پارت ۳۷ات: نکنه فهمیده موچی هاشو خوردم خدمتکار دوم از ترس جی...

🧸Shadow of Love{part 4} 🦋× وایییی باورم نمیشه .... خالمهه .....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط