تکپارتی درخواستی

تکپارتی درخواستی
#هیسونگ
وقتی شب بچتون خوابش نمیبره
•
•
هیسونگ: بدش به من تو خسته خودم میخوابونمش
ا. ت: نه لازم نیس تو برو بخواب خودم حواسم بهش هست
هیسونگ: انقدر لجبازی نکن جی ان فعلا نمیخواد بخوابه
ا. ت: باشه ولی حواست بهش باشه
هیسونگ: عزیزم داری به من میگی من خیلی بهتر از تو حواسم بهش هست
هیسونگ اروم جی ان از دست ا. ت گرفت از اتاق اومد بیرون رفت پایین
وارد اشپز خونه شد جی ان رو رویه صندلیش گذاشت سعی دنبال شیر خشک بگرده
هیسونگ: پس ا. ت اینو کجا گذاشته
هیسونگ در یکی از کابینتا رو باز کرد دید اونجاش خواست برش داره که اوفتاد رو سرش همون لحظه هم جی ان شروع کردن به خندیدن
هیسونگ: اه تو چرا انقدر شیطونی
هیسونگ برای شیر رو درست کرد جی ان رو از رویه صندلی برداشت رفت سمت مبل
هیسونگ: تو امروز خیلی مامانت اذیت کردی حالا نمیخوای بخوابی؟
جی ان خندید با دستای کوچولوش موهای هیسونگ کشید
هیسونگ: ایی باشه ببخشید خب نخواب دوست داری چیکاری کنی پس
جی ان شیشه ی شیر از دست هیسونگ گرفت گذاشت تو دهنش
هیسونگ: اوم پس دختر کوچولوی من گشنشه برای همین داره این جوری اذیت میکنه
بعد نیم ساعت هیسونگ جی ان رویه مبل تو بقل هم خوابشون برد
~~~~~~~