پارت 4 لایکا 20 کامنتا 100

پارت 4
از زبان جیمین
ملیسا/جیمین از الان دوس پسر منه
منم گفتم به هیچ وج فکرشم نکن
که یک دفعه دیدم ات بیهوش شد
زیر لب گفتم خدا لعنتت کنه
اونجا هم بچه داشت بازی میکرد که یک دفعه زود ملیسا رفت بچرو با ی چیزی کشت.😂
بعد جیمین پاشد ملیسارو از پنجره به بیرون کشوند و ملیسا هم تو اونجا مرد
جیمین زود ات رو برداشت و برد به ماشینش وقتی رسید فقط گریه میکرد
که ات رو برد به بیمارستان و اونحا ات رو داشتن معاینه میکردن که یک دفعه دکتر اومد و گف........جیمین چی🙂...............
دیدگاه ها (۱۳۷)

پارت 5 20 لایک 100کامنت

پارت 6کامنت ها 100 لایکا 20

پارت 3

پارت ۲😶لایکا ۲۵و کامنتا🙂۶۰

جیمین فیک زندگی پارت ۹۸#

پارت ۳۷ات: نکنه فهمیده موچی هاشو خوردم خدمتکار دوم از ترس جی...

پارت ۴۲جیمین : من حسی به شاه دخت ندارم با اجازه میخوام برم پ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط