P1
P1
ویوا. ت
ساعت 2نیم شب بود چشم هامو باز کردم ب اطرافم نگاه کردم ک تاریک بود چراغ خواب کنار تختم رو روشن کردم
ی صدا هایی شنیدم
رفتم بیرون اتاق داداشم داشت گریه میکرد و مامانم دل داریش میداد
لامپ حال رو روشن کردم و نشستم
کنارشون
+مامان چیزی شده جین(داداشش) خوبی؟
(مامانش£داداشش¢)
¢ا. تتت(گریه)
+چی شده
جین ا. ت رو بغل میکنه و گریه میکنه و میگِ
¢ا. تتتت خسارت بالا آوردن بدهییی دارم
+بدهی؟
¢از کارم اخراجم کردن
+چ کردییی(داد)
¢ا. ت تقصیر من نبود ولی من متهم ب این کار شدم ل.. لطفا ی کاری کن 5 روز وقت دارم بدهی رو پس بدم در غیر این صورت میرم زندانننن تا آخر عمرم باید آب خنک بخورم
+ا.. اوکی ج.. جین گوش کن ببین چقدر بدهی داری
¢اینقدر.... (ی چی تصور کنید)
+... اینقدررررر اوه مگ چ گوهی خوردی حالا من چ کار کنممم(داد)
¢ا. ت میرم کار پاره وقت میکنم تو هم ی کاری کن دیگ مامانم کمکمون میکنه اوکی ما.... ما ی خانواده ایم(بغض)
+فاککککک(داد)
£ا. ت آروم باش برادرتِ بیا کمکش کنیم خودت میدونی تازه نامزد کرده خوو دختر مردم هم گناه داره
+مامان ولم کن
رفتم اتاقم در رو بستم رفتم تو نت و گشتم تنها جایی ک میتونستم برم باز و پارتی های شبانه بود اونجا میتونستم یکم کار کنم بهم پول خوبی میدن
فردا صبح
+مامان
£بیدار شدی؟
+نه خوابم اگ بیدار نبودم الا اینجا هم نبودم این دیگ چ سوالیه
¢ا. ت من میرم سر کار
+باش، منم ی چی پیدا کردم
¢مرسییی
£خوبه🙂
`````````````````````````````````````
ببخشید بابت تاخیر و کم بودن این پارت
#خماری
#فیک
#سناریو
#بلک_پینگ
#بی_تی_اس
ویوا. ت
ساعت 2نیم شب بود چشم هامو باز کردم ب اطرافم نگاه کردم ک تاریک بود چراغ خواب کنار تختم رو روشن کردم
ی صدا هایی شنیدم
رفتم بیرون اتاق داداشم داشت گریه میکرد و مامانم دل داریش میداد
لامپ حال رو روشن کردم و نشستم
کنارشون
+مامان چیزی شده جین(داداشش) خوبی؟
(مامانش£داداشش¢)
¢ا. تتت(گریه)
+چی شده
جین ا. ت رو بغل میکنه و گریه میکنه و میگِ
¢ا. تتتت خسارت بالا آوردن بدهییی دارم
+بدهی؟
¢از کارم اخراجم کردن
+چ کردییی(داد)
¢ا. ت تقصیر من نبود ولی من متهم ب این کار شدم ل.. لطفا ی کاری کن 5 روز وقت دارم بدهی رو پس بدم در غیر این صورت میرم زندانننن تا آخر عمرم باید آب خنک بخورم
+ا.. اوکی ج.. جین گوش کن ببین چقدر بدهی داری
¢اینقدر.... (ی چی تصور کنید)
+... اینقدررررر اوه مگ چ گوهی خوردی حالا من چ کار کنممم(داد)
¢ا. ت میرم کار پاره وقت میکنم تو هم ی کاری کن دیگ مامانم کمکمون میکنه اوکی ما.... ما ی خانواده ایم(بغض)
+فاککککک(داد)
£ا. ت آروم باش برادرتِ بیا کمکش کنیم خودت میدونی تازه نامزد کرده خوو دختر مردم هم گناه داره
+مامان ولم کن
رفتم اتاقم در رو بستم رفتم تو نت و گشتم تنها جایی ک میتونستم برم باز و پارتی های شبانه بود اونجا میتونستم یکم کار کنم بهم پول خوبی میدن
فردا صبح
+مامان
£بیدار شدی؟
+نه خوابم اگ بیدار نبودم الا اینجا هم نبودم این دیگ چ سوالیه
¢ا. ت من میرم سر کار
+باش، منم ی چی پیدا کردم
¢مرسییی
£خوبه🙂
`````````````````````````````````````
ببخشید بابت تاخیر و کم بودن این پارت
#خماری
#فیک
#سناریو
#بلک_پینگ
#بی_تی_اس
۱۸.۴k
۰۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.