4
خوناشام جذاب من⁴
که دیدم یک مرد که به هیکلش میخورد جوون باشه با چند تا مرد میان سال دیگه
وارد شدن نمیتونستم چهرشو ببینم چون سرش پایین بود و یه تیپ مشکی داشت
مرده بعد از چند ثانیه نگاه کردن به کل کافه از جمله من و سوجین و هانا ایستاد و رئیسمون نگاه کرد
رئیس:خوش اومدی بفرما بیا بشین
اون مرد با سرش رو به علامت تایید تکون داد و خودش و رئیس نشستن
و درمورد یک چیز نامفهوم حرف میزدن چون فاصله زیاد بود درست نمیتونستم بشنوم که چی میگن
هانا:پس این پسره مهمونمونه(اروم)
سوجین:ات برو سفارشو بگیر بیار(اروم)
یونا رفت و منو رو اورد گذاشت تو دستم و از پشت شونه هامو گرفت یکم هلم داد جلو
یونا:برو سفارششو بگیر(اروم)
نگاهم افتاد به رئیس که داشت با دستش علامت نشون میداد که بیام
منو رو تو دستم جا به جا کردم نفس عمیق کشیدمو رفتم سمت میزشون........
شرط 15 لایک
که دیدم یک مرد که به هیکلش میخورد جوون باشه با چند تا مرد میان سال دیگه
وارد شدن نمیتونستم چهرشو ببینم چون سرش پایین بود و یه تیپ مشکی داشت
مرده بعد از چند ثانیه نگاه کردن به کل کافه از جمله من و سوجین و هانا ایستاد و رئیسمون نگاه کرد
رئیس:خوش اومدی بفرما بیا بشین
اون مرد با سرش رو به علامت تایید تکون داد و خودش و رئیس نشستن
و درمورد یک چیز نامفهوم حرف میزدن چون فاصله زیاد بود درست نمیتونستم بشنوم که چی میگن
هانا:پس این پسره مهمونمونه(اروم)
سوجین:ات برو سفارشو بگیر بیار(اروم)
یونا رفت و منو رو اورد گذاشت تو دستم و از پشت شونه هامو گرفت یکم هلم داد جلو
یونا:برو سفارششو بگیر(اروم)
نگاهم افتاد به رئیس که داشت با دستش علامت نشون میداد که بیام
منو رو تو دستم جا به جا کردم نفس عمیق کشیدمو رفتم سمت میزشون........
شرط 15 لایک
۷.۳k
۳۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.