درخواستی

#درخواستی
ادامه پارت ¹.....

یهو موهات رو گرفت تو دستش و انداختت تو کلاس ....
دره کلاس رو بست و اومد سمتت ...رو زانو هاش نشست و موهات رو گرفت تو دستش ...

جونکوک: چی بهت گفتم هااااا....
ات: بخدا تقصیر من نبود ...من لیا رو از رو پشت بوم پرت نکردم!(گریه)
جونکوک: فکر میکنی باور میکنم ...

موهات کشید که جیغت دراومد و گریه هات دوبرابر شد ....

ات: بخدا من ....
جونکوک: خفه شوووو....(داد)

موهات رو ول کرد و از جاش بلند شد ‌‌...یهو محکم با لگد کوبید تو شِکمت که به خودت پیچیدی....پشت سره هم بهت لگد میزد و سرت داد می کشید ....

جونکوک: لیا سه هَفتَس تو کُماس....حالیته چی کار کردی ....
ات: ب..بخدا ..م..من ن..نداختمش پ...پایین...‌.
(گریه و با درد)

ادامه دارد.....

خب این‌ پارته اولش بود 😊....اگه خوشتون اومد بگین بقیش هم بزارم🙃💖
دیدگاه ها (۷۴)

#درخواستی Part: ²دیگه اینقدر کُتَگِت زد که از هوش رفتی ....د...

#درخواستی ادامه ی پارت ².....زنگ آخر: کیفِت رو از رو میز برد...

#درخواستی Part: ¹تو کلاس نشسته بودی و داشتی با خودکارت وَر م...

#عروس_فراری 🤍👀 Part: ³¹تهیونگ: خب بِنال! کای: هانی یول ....ت...

(وقتی با پسر عموت گرم میگیری..)«p1»تهیونگ تو مهمونی ایستاده ...

چرا من پارت ۱۱و جنی قضیه رو گفتهمون لحظه جونکوک وارد اتاق می...

خون آشام من My vampire 🦇 part19 لوری: دوست پسرم ات: خب به عن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط