part 8
part 8
ا/ت: واقعا که تو و جیمین اصا خوب نیستید فقد میخواید منو اذیت کنید(گریه)
تهیونگ: جدی برای یه لباس در آوردن گریه میکنی؟
ا/ت: بدن منو هیچکس به جز تو ندیده دلمم نمیخواد دوباره تکرار بشه
تهیونگ: خب باشه حداقل پیشم بخواب
گذاشتمش رو تخت نشست موهاشو ناز کردم گفتم که بخوابه و خوابید کنارش خوابیدم بهترین دختری بود که دیده بودمش دوسش دارم
(ساعت ۸ صبح)
ا/ت: تهیونگ خرس که نیستی بلند شو
تهیونگ: تازه ساعت هشته بزار بخوابمم....
ا/ت: اگه بلند شی بوست میکنم
تهیونگ بلند شد لپشو بوس کردم
تهیونگ: اااااا
ا/ت: انتظار زیادی ازم نداشته باش(خندید)
تهیونگ: بله حتما(بغلش کرد)
ا/ت: عوممم بیا بریم صبونه بخوریم جیمین منتظره
(رفتن به آشپز خونه)
جیمین: طول کشید نکنه که باهم(انگشتاشو بهم میزد)
ا/ت: منحرففففففف نخیرم خواب بود طول کشید بیدارش کنم
جیمین: چشات اینو نمیگه
تهیونگ: راست میگه دیگه بیاید صبونه بخورید
(بعد صبحانه)
تهیونگ: به نظرت سورا حالش خوبه؟
ا/ت: امیدوارم
تهیونگ: میخوام برم پیشش(گریه)
ا/ت: باید صبر کنی فعلا نرو(بغلش کرد)
تهیونگ: باشه مرسی
ا/ت: ناراحتی چیزی رو درست نمیکنه دیگه گریه نکن(لپشو بوس کرد)
تهیونگ: مرسی
جیمین: میدونستم(عکس گرفت)پس عاشقید به من نمیگید الان تو اینستام پست میکنم
ا/ت: جیمین(جلوش وایساد)جرعت داری بزار تا بکشمت
تهیونگ: جیمین راست میگه(گوشی رو ازش گرفت)انگار همه جوره عکس گرفتی
جیمین: اَهههههه چرا من باید بزرگ تر از ا/ت باشم ولی کوتاه تر از اون باشممممم
ا/ت: قربونت همه چی برا من خوب پیش میره چون ازت بلند ترم(پوزخند)
تهیونگ: تمومش کنید پاکش کردم جیمین یبار دیگه اینکارو کردی مُردی فهمیدی؟
جیمین: باشع(گریه)
ا/ت: جیمین کوچولو(بغلش کرد)چی بهتر از اینکه تو ازم کوتاه تر باشی اگه بلند تر بودی بیشتر هات بودی الان پنجاه درصد کیوتی پنجاه درصد هم هات دیگه چی بهتر از این من فقط قدم بلنده
جیمین: نخیرم(سینه هاشو گرفت)سینه هات یه چیز دیگه میگن
تهیونگ: جیمین(لباسشو گرفت جیمینو برد بالا)
ا/ت: منحرفففففففف
تهیونگ: خب حالا با جیمین چیکار کنیم ا/ت؟
جیمین: ا/ت ببخشید دیگه تکرار نمیشههههههه
ا/ت: خب....بزار اتاقشو ببینم.....شت چقد اتاقت گهه جیمین امشب شام نمیخوره و از خونه بیرون نمیره و باید اتاقشو تمیز کنه
جیمین: واقعا که اتاقو تمیز نمیکنممممم
تهیونگ: اگه بکنی برات شیر توت فرنگی میخرم (تو گوشش گفت)
جیمین: باشه حتما تمیز میکنم!
ا/ت: آفرین(نازش کرد) بالاخره تو این ۲۶ سال بهت زور گفتم
تهیونگ:خخخخخ(جیمینو ول کرد)
برای پارت بعد
۵ لایک❤️
#گوئن
ا/ت: واقعا که تو و جیمین اصا خوب نیستید فقد میخواید منو اذیت کنید(گریه)
تهیونگ: جدی برای یه لباس در آوردن گریه میکنی؟
ا/ت: بدن منو هیچکس به جز تو ندیده دلمم نمیخواد دوباره تکرار بشه
تهیونگ: خب باشه حداقل پیشم بخواب
گذاشتمش رو تخت نشست موهاشو ناز کردم گفتم که بخوابه و خوابید کنارش خوابیدم بهترین دختری بود که دیده بودمش دوسش دارم
(ساعت ۸ صبح)
ا/ت: تهیونگ خرس که نیستی بلند شو
تهیونگ: تازه ساعت هشته بزار بخوابمم....
ا/ت: اگه بلند شی بوست میکنم
تهیونگ بلند شد لپشو بوس کردم
تهیونگ: اااااا
ا/ت: انتظار زیادی ازم نداشته باش(خندید)
تهیونگ: بله حتما(بغلش کرد)
ا/ت: عوممم بیا بریم صبونه بخوریم جیمین منتظره
(رفتن به آشپز خونه)
جیمین: طول کشید نکنه که باهم(انگشتاشو بهم میزد)
ا/ت: منحرففففففف نخیرم خواب بود طول کشید بیدارش کنم
جیمین: چشات اینو نمیگه
تهیونگ: راست میگه دیگه بیاید صبونه بخورید
(بعد صبحانه)
تهیونگ: به نظرت سورا حالش خوبه؟
ا/ت: امیدوارم
تهیونگ: میخوام برم پیشش(گریه)
ا/ت: باید صبر کنی فعلا نرو(بغلش کرد)
تهیونگ: باشه مرسی
ا/ت: ناراحتی چیزی رو درست نمیکنه دیگه گریه نکن(لپشو بوس کرد)
تهیونگ: مرسی
جیمین: میدونستم(عکس گرفت)پس عاشقید به من نمیگید الان تو اینستام پست میکنم
ا/ت: جیمین(جلوش وایساد)جرعت داری بزار تا بکشمت
تهیونگ: جیمین راست میگه(گوشی رو ازش گرفت)انگار همه جوره عکس گرفتی
جیمین: اَهههههه چرا من باید بزرگ تر از ا/ت باشم ولی کوتاه تر از اون باشممممم
ا/ت: قربونت همه چی برا من خوب پیش میره چون ازت بلند ترم(پوزخند)
تهیونگ: تمومش کنید پاکش کردم جیمین یبار دیگه اینکارو کردی مُردی فهمیدی؟
جیمین: باشع(گریه)
ا/ت: جیمین کوچولو(بغلش کرد)چی بهتر از اینکه تو ازم کوتاه تر باشی اگه بلند تر بودی بیشتر هات بودی الان پنجاه درصد کیوتی پنجاه درصد هم هات دیگه چی بهتر از این من فقط قدم بلنده
جیمین: نخیرم(سینه هاشو گرفت)سینه هات یه چیز دیگه میگن
تهیونگ: جیمین(لباسشو گرفت جیمینو برد بالا)
ا/ت: منحرفففففففف
تهیونگ: خب حالا با جیمین چیکار کنیم ا/ت؟
جیمین: ا/ت ببخشید دیگه تکرار نمیشههههههه
ا/ت: خب....بزار اتاقشو ببینم.....شت چقد اتاقت گهه جیمین امشب شام نمیخوره و از خونه بیرون نمیره و باید اتاقشو تمیز کنه
جیمین: واقعا که اتاقو تمیز نمیکنممممم
تهیونگ: اگه بکنی برات شیر توت فرنگی میخرم (تو گوشش گفت)
جیمین: باشه حتما تمیز میکنم!
ا/ت: آفرین(نازش کرد) بالاخره تو این ۲۶ سال بهت زور گفتم
تهیونگ:خخخخخ(جیمینو ول کرد)
برای پارت بعد
۵ لایک❤️
#گوئن
۲۱.۴k
۲۰ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.