part 10
part 10
تهیونگ: ا/ت کارت دارم میشه بریم تو اتاق؟
ا/ت: باشه
(رفتن به اتاق)
ویو تهیونگ
رفتم جلوش دستاش رو بالا سرش قفل کردم و یهو ا/ت سرخ شد عجیب بود کاری هم نکرد که فرار کنه رفتم جلو صورتش لپشو بوس کردم ولی همچنان دستاش قفل بود
تهیونگ: هه پس من منحرفم یا تو که فک کردی میخوام ببوسمت؟
ا/ت: نخیرم
تهیونگ: باشه
ویو ا/ت
رفتم جلو صورتش بوسیدمش یهو دستام رو ول کرد و بغلم کرد و باهام ادامه داد و ولش کردم....
ا/ت: لبات خوشمزس(چشمک زد)
تهیونگ: چیشد....چرا بوسیدیم؟
ا/ت: گفتم که لبات خوشمزن خب میخواستی باهام ادامه ندی اون بوسی که میخواستی بکنی و کتکت زدم میخواستم این جبرانش باشه
تهیونگ: دوستت دارم...(بغلش کرد)
ا/ت: منم دوستت دارم الکی که نبوسیدمت
تهیونگ: پس لخت شو
ا/ت: اینو دیگه تو مرحله های بعدی(خندید)
تهیونگ: باشه خانومی بریم بیرون جیمین منتظره
ا/ت: باشع
(رفتن به سالن)
ا/ت: تهیونگ!(داد)
تهیونگ: چیشده؟(تعجب کرده)
ا/ت: این دختره کیه جیمین داره میبوستش؟
تهیونگ: نمیدونم
جیمین: سلام ایشون یونا هستش دوس دخترمه
یونا: سلام من یونا هستم(احترام گذاشت)
ا/ت: سلام یونا جون سرتو بیار بالا اینقد رسمی نباش خوشحال شدم دیدمت ایشون هم دوس پسرم تهیونگه
تهیونگ: سلام(احترام گذاشت)
یونا: سلام آقای تهیونگ شما و ا/ت چقد بهم میاد و دوتاتون هم خیلی خوشگلید
تهیونگ و ا/ت: مرسی
جیمین: تهیونگ از کی تاحالا دوس پسر ا/ت شدی؟(تو گوشش)
تهیونگ: خب هستم(تو گوشش)
جیمین: آها(تو گوشش)
ا/ت: خبببب بیاین بریم بیرون یونا جون کجا میخوای بریم؟
یونا: اجازه دارم بگم؟
ا/ت: آره بابا بگو
یونا: میشه بریم سینما؟
ا/ت: آره حتما
تهیونگ: پس آماده شید که بریم
(رفتن به سینما)
ا/ت: یونا جون تو با جیمین باش هر فیلمی که میخوای انتخاب کن من هم یه فیلم انتخاب میکنم و با تهیونگ میرم میبینم
یونا: مرسی
ا/ت: ته چه فیلمی میخوای؟
تهیونگ: خب تو چی میخوای؟
ا/ت: من میخوام ژانرش عاشقانه باشع تو چی؟
تهیونگ: آره منم عاشقانه میخواستم
ا/ت: خب.....این فیلم خوبه؟
تهیونگ: آره خوبه
برای پارت بعد
۱۰ لایک❤️
#گوئن
تهیونگ: ا/ت کارت دارم میشه بریم تو اتاق؟
ا/ت: باشه
(رفتن به اتاق)
ویو تهیونگ
رفتم جلوش دستاش رو بالا سرش قفل کردم و یهو ا/ت سرخ شد عجیب بود کاری هم نکرد که فرار کنه رفتم جلو صورتش لپشو بوس کردم ولی همچنان دستاش قفل بود
تهیونگ: هه پس من منحرفم یا تو که فک کردی میخوام ببوسمت؟
ا/ت: نخیرم
تهیونگ: باشه
ویو ا/ت
رفتم جلو صورتش بوسیدمش یهو دستام رو ول کرد و بغلم کرد و باهام ادامه داد و ولش کردم....
ا/ت: لبات خوشمزس(چشمک زد)
تهیونگ: چیشد....چرا بوسیدیم؟
ا/ت: گفتم که لبات خوشمزن خب میخواستی باهام ادامه ندی اون بوسی که میخواستی بکنی و کتکت زدم میخواستم این جبرانش باشه
تهیونگ: دوستت دارم...(بغلش کرد)
ا/ت: منم دوستت دارم الکی که نبوسیدمت
تهیونگ: پس لخت شو
ا/ت: اینو دیگه تو مرحله های بعدی(خندید)
تهیونگ: باشه خانومی بریم بیرون جیمین منتظره
ا/ت: باشع
(رفتن به سالن)
ا/ت: تهیونگ!(داد)
تهیونگ: چیشده؟(تعجب کرده)
ا/ت: این دختره کیه جیمین داره میبوستش؟
تهیونگ: نمیدونم
جیمین: سلام ایشون یونا هستش دوس دخترمه
یونا: سلام من یونا هستم(احترام گذاشت)
ا/ت: سلام یونا جون سرتو بیار بالا اینقد رسمی نباش خوشحال شدم دیدمت ایشون هم دوس پسرم تهیونگه
تهیونگ: سلام(احترام گذاشت)
یونا: سلام آقای تهیونگ شما و ا/ت چقد بهم میاد و دوتاتون هم خیلی خوشگلید
تهیونگ و ا/ت: مرسی
جیمین: تهیونگ از کی تاحالا دوس پسر ا/ت شدی؟(تو گوشش)
تهیونگ: خب هستم(تو گوشش)
جیمین: آها(تو گوشش)
ا/ت: خبببب بیاین بریم بیرون یونا جون کجا میخوای بریم؟
یونا: اجازه دارم بگم؟
ا/ت: آره بابا بگو
یونا: میشه بریم سینما؟
ا/ت: آره حتما
تهیونگ: پس آماده شید که بریم
(رفتن به سینما)
ا/ت: یونا جون تو با جیمین باش هر فیلمی که میخوای انتخاب کن من هم یه فیلم انتخاب میکنم و با تهیونگ میرم میبینم
یونا: مرسی
ا/ت: ته چه فیلمی میخوای؟
تهیونگ: خب تو چی میخوای؟
ا/ت: من میخوام ژانرش عاشقانه باشع تو چی؟
تهیونگ: آره منم عاشقانه میخواستم
ا/ت: خب.....این فیلم خوبه؟
تهیونگ: آره خوبه
برای پارت بعد
۱۰ لایک❤️
#گوئن
۷۲.۱k
۲۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.