عه...بچه ها...حیح..از کی اینجایید ؟؟!!
عه...بچه ها...حیح..از کی اینجایید ؟؟!!
وی:صدا اهنگ جونگ کوک اومد در حالی که پیش ما بود مام دنبال صدا اومدیم و از اونجایی که تو اسمونا بودی حتی نفهمیدی اومدیم
هههه هع [زمزمه]خوب شد قبل حرکت چشمای کورمو باز کردم
جونگ کوک:دزد خوبی هستی
یه رقصه دیگه
مرد شور خودتو این رقصتو ببرن
جونگ کوک:پس چرا اینو پلی کردیش
نامجون:بسه دیگه
تمرین اهنگ چطور پیش میره
جونگ کوک:هیچی با تمرین اهنگ ایدلای دیگه میپیچونه
جین:چه اشکالی داره خب یه رقصه
جونگ کوک: تچ
جونگ کوک رفت و بقیه اعضا هم رفتن
الان حدود ساعت چهار صبحه و هنوز دارم تمرین میکنم
نشسته بودم و داشتم اب میخوردم که وی از در اومدن تو
وی:هنوز داری تمرین میکنی؟؟یکم استراحت کن
اخه باید رقصو کامل و خوب یاد بگیر وگرنه کنسرت گند میزنم
وی:تو اندازه کافی تلاش میکنی و توی کارت عالی هستی نیازی نیست انقد جون بکنی
بیا قهوه گرفتم بخور جون بگیر
ممنون
چند دقیقه بینمون سکوت گذشت
وی:منم خوابم پریده باهم یه رقصو انتخاب کنیم؟
باشه مشکلی نیست
Fake love خوبه؟
وی:اره اوکیه
ولی برنامه رقصش تغییر کرده
ویدیو رو بهش نشون دادم
وی: اینجا جیمین باید تورو ببره بالا
من انجامش بدم؟؟
اره خب چون فقط دوتامونیم
وی:امم...اوکی
شروع به رقصیدن کردیم همچی خوب پیش رفت
و رسیدیم اخر اهنگ تهیونگ منو بلند کرد و بالا نگهم داشت چند ثانیه چشم تو چشم بودیم همینجوری که من بالا نگه داشته بود چون تاپ تنم بود دوتا انگشتش خورد به کمرم و دستبند صدا داد سریع منو گذاشت زمین دستمو گذاشتم جلو دهنم و از ترسمون با نگرانی همو چند ثانیه نگاه کردیم بعد یهو خندمون گرفت
که یهو با چشم تو چشم شدن خندمون به لبخند ملیح تبدیل شد چند ثانیه تو همون حالت بودیم
وی:امم...خب من دیگه میرم اتاقم...مزاحم تمرینت نمیشم توهم زیاد سخت نگیر
اوکی
حدودای صبح ساعت ۶ بود که ...
وی:صدا اهنگ جونگ کوک اومد در حالی که پیش ما بود مام دنبال صدا اومدیم و از اونجایی که تو اسمونا بودی حتی نفهمیدی اومدیم
هههه هع [زمزمه]خوب شد قبل حرکت چشمای کورمو باز کردم
جونگ کوک:دزد خوبی هستی
یه رقصه دیگه
مرد شور خودتو این رقصتو ببرن
جونگ کوک:پس چرا اینو پلی کردیش
نامجون:بسه دیگه
تمرین اهنگ چطور پیش میره
جونگ کوک:هیچی با تمرین اهنگ ایدلای دیگه میپیچونه
جین:چه اشکالی داره خب یه رقصه
جونگ کوک: تچ
جونگ کوک رفت و بقیه اعضا هم رفتن
الان حدود ساعت چهار صبحه و هنوز دارم تمرین میکنم
نشسته بودم و داشتم اب میخوردم که وی از در اومدن تو
وی:هنوز داری تمرین میکنی؟؟یکم استراحت کن
اخه باید رقصو کامل و خوب یاد بگیر وگرنه کنسرت گند میزنم
وی:تو اندازه کافی تلاش میکنی و توی کارت عالی هستی نیازی نیست انقد جون بکنی
بیا قهوه گرفتم بخور جون بگیر
ممنون
چند دقیقه بینمون سکوت گذشت
وی:منم خوابم پریده باهم یه رقصو انتخاب کنیم؟
باشه مشکلی نیست
Fake love خوبه؟
وی:اره اوکیه
ولی برنامه رقصش تغییر کرده
ویدیو رو بهش نشون دادم
وی: اینجا جیمین باید تورو ببره بالا
من انجامش بدم؟؟
اره خب چون فقط دوتامونیم
وی:امم...اوکی
شروع به رقصیدن کردیم همچی خوب پیش رفت
و رسیدیم اخر اهنگ تهیونگ منو بلند کرد و بالا نگهم داشت چند ثانیه چشم تو چشم بودیم همینجوری که من بالا نگه داشته بود چون تاپ تنم بود دوتا انگشتش خورد به کمرم و دستبند صدا داد سریع منو گذاشت زمین دستمو گذاشتم جلو دهنم و از ترسمون با نگرانی همو چند ثانیه نگاه کردیم بعد یهو خندمون گرفت
که یهو با چشم تو چشم شدن خندمون به لبخند ملیح تبدیل شد چند ثانیه تو همون حالت بودیم
وی:امم...خب من دیگه میرم اتاقم...مزاحم تمرینت نمیشم توهم زیاد سخت نگیر
اوکی
حدودای صبح ساعت ۶ بود که ...
۲.۲k
۱۲ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.