اسم : چرا من

اسم : چرا من
پارت ۲۷
لونا : الکس
الکس: بله
لونا : ایشون سوک هون هستن دوستم هست
سوک هون: خوش بختم
الکس: همچنین
سوک هون : پس اوپای معروف لونا تو هستی ( نیش خنده )
الکس: انگار لونا زیاد دوستم داره ( خوشحال)
لونا : معلومه مگه من چندتا اوپا دارم( پرید بغلش و گونش بوسید)
سوک هون : لونا من خسته هستم بیا بریم همین طور باید لیا هم ببریم که غش می کنه
لونا : تو لیا ببر من خودم میرم باید برم جایی کار دارم
سوک هون: اوکی بای
بعد از خارج شدن و خداحافظی با الکس به سمت سوپر مارکت راه افتادم امیدوارم یک سوپرمارکت باز باشه . که حس کردم کسی دنبالم هست که یهو دستم کشیده شد و یکی چسبوندم به دیوار می خواستم جیغ بزنم که دهنم گرفت
لونا : جئون
لونا : چیکار می کنی
جئون : تو در اصل چیکار می کنی این لباس چیه پوشیدی و چرا اونقدر با پسرا گرم گرفته بودی
لونا : به تو چه اونا هم دوستام بودن ( بغض)
جئون : ببینم تو رو چرا بغض کردی
لونا : ولم کن ........تو ولم کردی حتی حالم نپرسیدی الان اومدی داری ازم بازجویی می کنی ( گریه داد )
جئون : ببخشید
لونا : ..............



بچه‌ها آدمین خسته هست واقعا امتحان امروز عصبیم کرده بود ولی من براتون پارت نوشتم قشنگام لطفاً حمایت کنید تا بزارم