pt ⁴
pt ⁴
bad girl mafia•°
دیدن جین هم اونجاس و به سمت اونا میاد:
تهیونگ : سلام هیون......
جین : وقت زیادی برای سلام و احوال پرسی هست فعلا دنباله بیاین .
و در حالی که داشتن راه میرفتن :
آکیرو : اوپا اتفاقی افتاده
جین : میفهمی
و بعد اونا رو برد به سمت میزی که یونگی هم اونا نشسته بود .
تهیونگ ، جی کی ، آکیرا : آنیوووو
یونگی : بشینید
و بعد که نشستن جین شروع کرد :
جین : خب باید یه چیزی و اعتراف کنم
یونگی : میشنویم
جین : خب من بدون اینکه به شما بگم داشتم مخ دختر همون یارویی که جیهوپ و جین دارن توی کافش کار میکنن و میزدم که اون دختر خنگ بهم اعتماد کرد و یه سری چیز و بهم گفت که شامل این میشه که جیهوپ لو رفته
و وقتی حرفش تموم شد یونگی با شتاب از روی صندلی بلند شد طوری که صندلی از اونور افتاد :
یونگی : تو گفتی چی شده ؟ ( ولوم صدای بلند )
تهیونگ : هیونگ آروم باش
یونگی : چطوری؟
و در همین حین جونگ کوک به آکیرو دقت کرد و فهمید اون یه فکری داره پس به سمتش خم شد و گفت:
جی کی : تو ی فکری داری نه؟
آکیرو : اره دارم ولی همین الان باید عملیش کنیم چون ممکنه بعدا جیهوپ و گروگان بگیرند
تهیونگ : خیلی خب نقشت چیه ؟
آکیرو : بیاین تا بگم ..........
و بعد نقشه، اونا حرکت کردن به سمت عمارت آکیرو (معمولا اون جا پایگاه اصلیه چون یه محیط سادس و کسی شک نمیکنه )
بعد اینکه تفنگ و تجهیزات لازم و برداشتن نوبت انتخاب لباس بود همشون یه لباس نینجایی پوشیدن بدون ماسک ولی تهیونگ چون عضو مخفی بود و آکیرو چون خودش رو پسر جا میزد ماسک زدن و حرکت کردن .
آکیرو : اوپا به دختره زنگ بزن و بگو همین الان بیاد کافه .
جین :حله
یونگی : داداش با لباس نینجایی میرن سر قرار ؟ یه لباس نازک عادی بپوش روی این تا دختره بهت شک نکنه و بتونی راحت لباسرو جرش بدی
جین : توی کولم پره از این لباسا
و بعد حرفشون جی کی وارد ون شد و اون روشن کرد و به سمت کافه راه افتادن و....
bad girl mafia•°
دیدن جین هم اونجاس و به سمت اونا میاد:
تهیونگ : سلام هیون......
جین : وقت زیادی برای سلام و احوال پرسی هست فعلا دنباله بیاین .
و در حالی که داشتن راه میرفتن :
آکیرو : اوپا اتفاقی افتاده
جین : میفهمی
و بعد اونا رو برد به سمت میزی که یونگی هم اونا نشسته بود .
تهیونگ ، جی کی ، آکیرا : آنیوووو
یونگی : بشینید
و بعد که نشستن جین شروع کرد :
جین : خب باید یه چیزی و اعتراف کنم
یونگی : میشنویم
جین : خب من بدون اینکه به شما بگم داشتم مخ دختر همون یارویی که جیهوپ و جین دارن توی کافش کار میکنن و میزدم که اون دختر خنگ بهم اعتماد کرد و یه سری چیز و بهم گفت که شامل این میشه که جیهوپ لو رفته
و وقتی حرفش تموم شد یونگی با شتاب از روی صندلی بلند شد طوری که صندلی از اونور افتاد :
یونگی : تو گفتی چی شده ؟ ( ولوم صدای بلند )
تهیونگ : هیونگ آروم باش
یونگی : چطوری؟
و در همین حین جونگ کوک به آکیرو دقت کرد و فهمید اون یه فکری داره پس به سمتش خم شد و گفت:
جی کی : تو ی فکری داری نه؟
آکیرو : اره دارم ولی همین الان باید عملیش کنیم چون ممکنه بعدا جیهوپ و گروگان بگیرند
تهیونگ : خیلی خب نقشت چیه ؟
آکیرو : بیاین تا بگم ..........
و بعد نقشه، اونا حرکت کردن به سمت عمارت آکیرو (معمولا اون جا پایگاه اصلیه چون یه محیط سادس و کسی شک نمیکنه )
بعد اینکه تفنگ و تجهیزات لازم و برداشتن نوبت انتخاب لباس بود همشون یه لباس نینجایی پوشیدن بدون ماسک ولی تهیونگ چون عضو مخفی بود و آکیرو چون خودش رو پسر جا میزد ماسک زدن و حرکت کردن .
آکیرو : اوپا به دختره زنگ بزن و بگو همین الان بیاد کافه .
جین :حله
یونگی : داداش با لباس نینجایی میرن سر قرار ؟ یه لباس نازک عادی بپوش روی این تا دختره بهت شک نکنه و بتونی راحت لباسرو جرش بدی
جین : توی کولم پره از این لباسا
و بعد حرفشون جی کی وارد ون شد و اون روشن کرد و به سمت کافه راه افتادن و....
۱۴.۱k
۲۳ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.