pt ⁵
pt ⁵
bad girl mafia•°
ویو راوی :
اونا به سمت کافه رفتن و فقط تهیونگ ماسک و کلاه باکت داشت ، و بعد چند دقیقه جیهوپ به عنوان گارسون اومد تا سفارشا رو بگیره، وقتی اونا رو دید تعجب کرد ولی از چهرش معلوم نبود .
جیهوپ : شما اینجا چیکار میکنید؟
آکیرا فهمید یه نفر پشت جیهوپ وایساده پس برای اینکه تابلو نکنه با لبخند گفت :
آکیرو : چطوری اوپا؟
و جیهوپ که برگاش از این بازیگری اکیرو ریخته بود گفت :
جیهوپ : خوبم مرسی خواهری
تهیونگ : احیانا مِنو رو نمیدی
جیهوپ : بله حت.....
جیهوپ تا میخواست ادامه حرفش و بگه رییس از پشتش فریاد زد : جیهوپپپپپپپ
و آکیرو که قصدش رو فهمید سریع کلتشو در اورد و جیهوپ و پرت کرد به یه سمت دیگه و به کسی که میخواست جیهوپ و با چاقو از پشت بزنه شلیک کرد. همهمه ای ایجاد شد و همه مردم اونجا رو با سرعت ترک کردند .
ووشیک(همون صاحب کافه که رقیبشونم بود) : میدونستم وارد عمل میشین ولی یکم زود نبود مستر یونگی ؟
یونگی : ببند دهنتو
ووشیک : مثلا اگه نبندم چی میشه ؟
یونگی یه پوزخند زد : این میشه
و میخواست به سمت ووشیک شلیک کنه ولی ووشیک سریع واکنش نشون داد و خدمتکاری که بغلش بود و گرفت جلوی خودش و که از شانس بدشون اون خدمتکار جیمین بود!
ووشیک : کافیه که بخواین یه حرکت بکنید یدونه گلوله توی مغزش حروم میکنم!
همه از این لحظه شکه شده بودن!
آکیرو با چهره ترسناکی که موهاش روی صورتش ریخته بود گفت :
آکیرو : بگو چی میخوای
ووشیک: نمیدونم باید راجبش فکر کنم و اینکه یادتون باشه من هویت تک تکتون و میدونم .
و یه پوزخند صدا دار زد که یهو در کافه باز شد و جین در حالی که کلتشو گذاشته بود رو سر یونو رو به ووشیک گفت :
جین : فکر نکنم بخوای تک دختر تو از دست بدی!
در همین حین صدا های گریه یونو رو مخ ترین صدای جهان بود جین یه لبخند حرص درار زد و ووشیک از شدت اعصابانیت سرخ شد و فریاد زد :
ووشیک : اگه دستت بهش بخوره مطمئن باش دوستت زنده نمیمونه
جین : و همچنین دختر شما
ووشیک: باید بهتون بگم دور تا دور اینجا تا چند دقیقه دیگه محاصره میشه و ....
آکیرو اجازه نداد ووشیک ادامه حرفش و بگه و با لحن خوشحالی گفت :
آکیرو : و تو ام دود میشی میری هوا
ادامه حرف آکیرو رو جی کی زد :
جی کی : تو فکر کردی زنده میمونی؟ تو هویت ما رو میدونی!
ووشیک که کمی ترسیده بود اسلحه از دستش شل شد و همون موقع یونگی از فرصت استفاده کرد و با هدف گیری دقیق یه گلوله خورد به دست ووشیک و ووشیک با دستی که آسیب دیده بود گردن جیمین و گرفت و با دست سالمش کلتشو از جیب شلوارش بیرون آورد و یدونه زد به پای جیمین و جیمین افتاد روی زمین و از همه بدتر انگار دار و دسته ووشیک هم رسیده بودن و......
bad girl mafia•°
ویو راوی :
اونا به سمت کافه رفتن و فقط تهیونگ ماسک و کلاه باکت داشت ، و بعد چند دقیقه جیهوپ به عنوان گارسون اومد تا سفارشا رو بگیره، وقتی اونا رو دید تعجب کرد ولی از چهرش معلوم نبود .
جیهوپ : شما اینجا چیکار میکنید؟
آکیرا فهمید یه نفر پشت جیهوپ وایساده پس برای اینکه تابلو نکنه با لبخند گفت :
آکیرو : چطوری اوپا؟
و جیهوپ که برگاش از این بازیگری اکیرو ریخته بود گفت :
جیهوپ : خوبم مرسی خواهری
تهیونگ : احیانا مِنو رو نمیدی
جیهوپ : بله حت.....
جیهوپ تا میخواست ادامه حرفش و بگه رییس از پشتش فریاد زد : جیهوپپپپپپپ
و آکیرو که قصدش رو فهمید سریع کلتشو در اورد و جیهوپ و پرت کرد به یه سمت دیگه و به کسی که میخواست جیهوپ و با چاقو از پشت بزنه شلیک کرد. همهمه ای ایجاد شد و همه مردم اونجا رو با سرعت ترک کردند .
ووشیک(همون صاحب کافه که رقیبشونم بود) : میدونستم وارد عمل میشین ولی یکم زود نبود مستر یونگی ؟
یونگی : ببند دهنتو
ووشیک : مثلا اگه نبندم چی میشه ؟
یونگی یه پوزخند زد : این میشه
و میخواست به سمت ووشیک شلیک کنه ولی ووشیک سریع واکنش نشون داد و خدمتکاری که بغلش بود و گرفت جلوی خودش و که از شانس بدشون اون خدمتکار جیمین بود!
ووشیک : کافیه که بخواین یه حرکت بکنید یدونه گلوله توی مغزش حروم میکنم!
همه از این لحظه شکه شده بودن!
آکیرو با چهره ترسناکی که موهاش روی صورتش ریخته بود گفت :
آکیرو : بگو چی میخوای
ووشیک: نمیدونم باید راجبش فکر کنم و اینکه یادتون باشه من هویت تک تکتون و میدونم .
و یه پوزخند صدا دار زد که یهو در کافه باز شد و جین در حالی که کلتشو گذاشته بود رو سر یونو رو به ووشیک گفت :
جین : فکر نکنم بخوای تک دختر تو از دست بدی!
در همین حین صدا های گریه یونو رو مخ ترین صدای جهان بود جین یه لبخند حرص درار زد و ووشیک از شدت اعصابانیت سرخ شد و فریاد زد :
ووشیک : اگه دستت بهش بخوره مطمئن باش دوستت زنده نمیمونه
جین : و همچنین دختر شما
ووشیک: باید بهتون بگم دور تا دور اینجا تا چند دقیقه دیگه محاصره میشه و ....
آکیرو اجازه نداد ووشیک ادامه حرفش و بگه و با لحن خوشحالی گفت :
آکیرو : و تو ام دود میشی میری هوا
ادامه حرف آکیرو رو جی کی زد :
جی کی : تو فکر کردی زنده میمونی؟ تو هویت ما رو میدونی!
ووشیک که کمی ترسیده بود اسلحه از دستش شل شد و همون موقع یونگی از فرصت استفاده کرد و با هدف گیری دقیق یه گلوله خورد به دست ووشیک و ووشیک با دستی که آسیب دیده بود گردن جیمین و گرفت و با دست سالمش کلتشو از جیب شلوارش بیرون آورد و یدونه زد به پای جیمین و جیمین افتاد روی زمین و از همه بدتر انگار دار و دسته ووشیک هم رسیده بودن و......
۱۳.۲k
۲۳ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.