part 2
#part_2
#رها
شاید اگه ایران به دنیا میومدم این مشکالتو نداشتم
همش به خاطر اینه که کانادا به دنیا اومدم و اونجا بزرگ شدم
اونجا اینطور لباس پوشیدن و اینطور رفتار کردن من عادی بود
کسی ازم نمیپرسید دختری یا پسر
کسی نمیگفت چرا اینطور لباس میپوشی
برا همین عادت کردم
عادت کردم به این که طوری لباس بپوشم که دوس دارم
طوری رفتار کنم که دلم میخواد
کسیم ازم نمیپرسید دختری یا پسر
اما همون لحظه که اومدم ایران همونجا تو فرودگاه
فهمیدم که اینجا جای من نیست
همون موقع که عمه برگشت به بابا گفت:
این همه مدت فکر میکردم دختر داری :/
قلبم شکست تازه فهمیدم اومدم وسط چه آدمایی
اما بابا چیزی نگفت و حرف عمه رو فقط به شوخی گرفت
یه سال بعد دیگه نتونستم دووم بیارم و افسردگی شدید گرفتم
تحت نظر روانشناس بودم
اما حالم که بهتر نشد هیچ روز به روزم بدتر میشد
تا اینکه بعد سه سال گفتن
راهی به غیر تغیر جنسیت نداری
همین که این حرفو شنیدم از تعجب زبونم بند اومد
من شبیه پسرا بودم اما تاحاال به این فکر نکرده بودم که پسر باشم
مامانمم تعجب کرد بود اول مخالف بود اما بعد که فکر کرد دید همه اینا به نفع خودمه پس حرفی نزد
اینم از واکنش بابام
اینطور که میبینم عمرا قبول کنه
خودمم مرددم اما راه دیگه ای ندارم
یا باید شبیه دخترا بشم که محاله بتونم
یا باید کال پسر بشم
#شکلات_تلخ
#رها
شاید اگه ایران به دنیا میومدم این مشکالتو نداشتم
همش به خاطر اینه که کانادا به دنیا اومدم و اونجا بزرگ شدم
اونجا اینطور لباس پوشیدن و اینطور رفتار کردن من عادی بود
کسی ازم نمیپرسید دختری یا پسر
کسی نمیگفت چرا اینطور لباس میپوشی
برا همین عادت کردم
عادت کردم به این که طوری لباس بپوشم که دوس دارم
طوری رفتار کنم که دلم میخواد
کسیم ازم نمیپرسید دختری یا پسر
اما همون لحظه که اومدم ایران همونجا تو فرودگاه
فهمیدم که اینجا جای من نیست
همون موقع که عمه برگشت به بابا گفت:
این همه مدت فکر میکردم دختر داری :/
قلبم شکست تازه فهمیدم اومدم وسط چه آدمایی
اما بابا چیزی نگفت و حرف عمه رو فقط به شوخی گرفت
یه سال بعد دیگه نتونستم دووم بیارم و افسردگی شدید گرفتم
تحت نظر روانشناس بودم
اما حالم که بهتر نشد هیچ روز به روزم بدتر میشد
تا اینکه بعد سه سال گفتن
راهی به غیر تغیر جنسیت نداری
همین که این حرفو شنیدم از تعجب زبونم بند اومد
من شبیه پسرا بودم اما تاحاال به این فکر نکرده بودم که پسر باشم
مامانمم تعجب کرد بود اول مخالف بود اما بعد که فکر کرد دید همه اینا به نفع خودمه پس حرفی نزد
اینم از واکنش بابام
اینطور که میبینم عمرا قبول کنه
خودمم مرددم اما راه دیگه ای ندارم
یا باید شبیه دخترا بشم که محاله بتونم
یا باید کال پسر بشم
#شکلات_تلخ
۱۹.۱k
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.