عشق سیاه
#عشق_سیاه
part16
+ اما میخای
_خنده) دیونه
راستی ته یه چیزی ازت میخام میشه قبولش کنی
+مگه میشه درخاست بیبمو رد کنم
_خب میشه فردا برم دیدن خانوادم
+خوببب عامممم باشه اما باید یکی از بادیگاردا بیا
_باشه (ذوققققف
+خوب بخابی(یه بوسه ی کوتاهی روی لباش میزازه
ویوات
بوسم کرد و گفت خوب بخابی منم جامو تو بغلش درست کردم و خابیدم
پرش بک به صبح
ویو ات
با ته از خواب بلند شدیمو رفتیم مسواک زدیم و صبحونه رو هم خوردیم برگشتیم به عمارت
_ته
+جونم
_من میرم بالا لباسامو عوض کنم و برم پیش خوانوادم
+باشه تو برو
ات رفت*
+هیوننن
*بله قربان
+همه بادیگاردارو و خدمتکارا رو جمع کن همین الان
*چشم
یک ربع بعد
ویوته
همه ی بادیگاردا و خدمتکارا رو جمع کردم و با صدای بلند گفتم
+از این به بعد پارک ات دوست دختره منه اگه بهش بی احترامی ای بشه میکشمتون
همه باهم: بله اربابببب
+خوبه حالا برید سر کارتون
part16
+ اما میخای
_خنده) دیونه
راستی ته یه چیزی ازت میخام میشه قبولش کنی
+مگه میشه درخاست بیبمو رد کنم
_خب میشه فردا برم دیدن خانوادم
+خوببب عامممم باشه اما باید یکی از بادیگاردا بیا
_باشه (ذوققققف
+خوب بخابی(یه بوسه ی کوتاهی روی لباش میزازه
ویوات
بوسم کرد و گفت خوب بخابی منم جامو تو بغلش درست کردم و خابیدم
پرش بک به صبح
ویو ات
با ته از خواب بلند شدیمو رفتیم مسواک زدیم و صبحونه رو هم خوردیم برگشتیم به عمارت
_ته
+جونم
_من میرم بالا لباسامو عوض کنم و برم پیش خوانوادم
+باشه تو برو
ات رفت*
+هیوننن
*بله قربان
+همه بادیگاردارو و خدمتکارا رو جمع کن همین الان
*چشم
یک ربع بعد
ویوته
همه ی بادیگاردا و خدمتکارا رو جمع کردم و با صدای بلند گفتم
+از این به بعد پارک ات دوست دختره منه اگه بهش بی احترامی ای بشه میکشمتون
همه باهم: بله اربابببب
+خوبه حالا برید سر کارتون
۴.۴k
۰۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.