برادر خوانده 🧑🏻✨ فصل 2 🧑🏻✨ پارت 7 🧑🏻✨
برادر خوانده 🧑🏻✨ فصل 2 🧑🏻✨ پارت 7 🧑🏻✨
ویو تهیونگ
هر جا گشتیم نبود به سمت اعماق جنگل رفتیم هیچ کس همراهم نبود
_ا/ت(داد)
_ا/ت کجایییی؟(دادددد)
ای لعنتی کجایی (بغض)
_ا/ت(آروم،بغض)
ویو ا/ت
همینجوری داشتم میدوییدم صدا های عجیب غریب میومد خیلی ترسیدم هق هق هق آیگوووو (گریه)
+کمک(آروم ،گریه)
دیگه نتونستم تعادلم رو حفظ کنم و افتادم پیش یه درخت ویو تهیونگ
همینجوری سرگردان تو جنگل میچرخیدم خودم هم گم شده بودم
که دیدم یه جسمی کنار درخت افتاده ا/ت اره ا/تس خودشه
_ا/ت ا/ته خودتی ا/تم؟
+تهیونگ
و محکم پرید بغلم مثل بید داشت میلرزید چقدر از این بغل ها دلم میخواست منم محکم بغلش کردم
+خیلی ترسیدم کجا بودی؟(گریه)
_آروم باش الان اینجام خوب؟
+اوهوم
_ببینمت ا/ت
صورتش رو ازم پنهان کرده و توی گردنم قایم کرده بود با این حرفم کم کم صورتش رو آورد بیرون
_دیگه گریه نکن خب؟
+اوهوم
_خیلی دوست دارم
+هنوزم دوستم داری؟
_اره ا/ت مثل قبلا هنوزم دوست دارم
+پس چطوری ۶ سال منو از خودت روندی و دور نگه داشتی فکر من نبودی
_میدونم ا/ت اشتباه کردم ببخشید فقط دستم به اون مرده برسه روزگارش رو سیاه میکنم
+تهیونگا دیگه ولم نکن(گریه)
_هی هی آروم باش دیگه قرار نیست ولت کنم
+ببخشید گلیت کردم
_عیب نداره
بعد بدون حرفی براید استایل بغلش کردم
+یااا بزارم زمین
_ ..............
+هوفففف مثل قبلا همیشه کار خودت رو میکنی
_(لبخند پیروزمندانه)
ویو ا/ت
بعد از ۳۰ گشتن و پیدا کردن راه رسیدیم به بچه ها تهیونگ منو گذاشت زمین و سوهو اولین نفر اومد سمتم و بغلم کرد
٫ حالت خوبه ا/ت؟
+خوبم سوهو حالم خوبه
٫ خیله خب لباس اضافی داری؟
+نه
٫ خانما اینجا کسی لباس اضافه داره؟
منشی سوهو:من دارم
+ ممنون میشم بدی
لباس رو پوشیدم خیی شلوارکش کوتاه بودددد هوفف(اسلاید 2)
ویو تهیونگ
هر جا گشتیم نبود به سمت اعماق جنگل رفتیم هیچ کس همراهم نبود
_ا/ت(داد)
_ا/ت کجایییی؟(دادددد)
ای لعنتی کجایی (بغض)
_ا/ت(آروم،بغض)
ویو ا/ت
همینجوری داشتم میدوییدم صدا های عجیب غریب میومد خیلی ترسیدم هق هق هق آیگوووو (گریه)
+کمک(آروم ،گریه)
دیگه نتونستم تعادلم رو حفظ کنم و افتادم پیش یه درخت ویو تهیونگ
همینجوری سرگردان تو جنگل میچرخیدم خودم هم گم شده بودم
که دیدم یه جسمی کنار درخت افتاده ا/ت اره ا/تس خودشه
_ا/ت ا/ته خودتی ا/تم؟
+تهیونگ
و محکم پرید بغلم مثل بید داشت میلرزید چقدر از این بغل ها دلم میخواست منم محکم بغلش کردم
+خیلی ترسیدم کجا بودی؟(گریه)
_آروم باش الان اینجام خوب؟
+اوهوم
_ببینمت ا/ت
صورتش رو ازم پنهان کرده و توی گردنم قایم کرده بود با این حرفم کم کم صورتش رو آورد بیرون
_دیگه گریه نکن خب؟
+اوهوم
_خیلی دوست دارم
+هنوزم دوستم داری؟
_اره ا/ت مثل قبلا هنوزم دوست دارم
+پس چطوری ۶ سال منو از خودت روندی و دور نگه داشتی فکر من نبودی
_میدونم ا/ت اشتباه کردم ببخشید فقط دستم به اون مرده برسه روزگارش رو سیاه میکنم
+تهیونگا دیگه ولم نکن(گریه)
_هی هی آروم باش دیگه قرار نیست ولت کنم
+ببخشید گلیت کردم
_عیب نداره
بعد بدون حرفی براید استایل بغلش کردم
+یااا بزارم زمین
_ ..............
+هوفففف مثل قبلا همیشه کار خودت رو میکنی
_(لبخند پیروزمندانه)
ویو ا/ت
بعد از ۳۰ گشتن و پیدا کردن راه رسیدیم به بچه ها تهیونگ منو گذاشت زمین و سوهو اولین نفر اومد سمتم و بغلم کرد
٫ حالت خوبه ا/ت؟
+خوبم سوهو حالم خوبه
٫ خیله خب لباس اضافی داری؟
+نه
٫ خانما اینجا کسی لباس اضافه داره؟
منشی سوهو:من دارم
+ ممنون میشم بدی
لباس رو پوشیدم خیی شلوارکش کوتاه بودددد هوفف(اسلاید 2)
۱۴.۹k
۱۶ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.