پارت ( ۶ )
پارت ( ۶ )
{ عمارت متروکه }
( ساعت ۳:۲۳ ظهر )
داشتم سالن عمارت و تمیز میکردم که در اتاق کار جونگ کوک باز شد که نگاهم به نگاهش افتاد که داشت با پوزخند بهم نگاه میکرد
_هوم میبینم که داری خوب پیش میری
+تهیونگم کجاست
_زیر خاک ( پوزخند)
+چ ... چی تو کشتیش ( بغض )
_اره بهت گفتم تو برای منی
+چی داری میگی عوضی ( داد و گریه )
_چرا نمیخوای بفهمی من بهت علاقه دارم
+خفه شو چطور جرعت میکنی همچنین حرفیو بزنی
_حالا که اون عوضیو کشتم پس میتونم راحت بدستت بیارم
+چرا همچنین کاریو کردی ( گریه )
_چون بهت علاقه دارم میفهمی
+ولی من عوضی ( داد و گریه )
_صداتو بیار پایین ( آروم )
+نمیخوام میخوای چه غلتی کنی ( داد )
_باشه پس باید بهت بفهمونم
آمد سمتم و دستمو کشید و به یه اتاقی با یه تم سیاه و قرمز میکشوند
+ولم کن
_,نه بیب بد جور عصبیم کردی
منو به یه صندلی بست و رفت سمت کمد رو به روش وایساده
_خب بیب کدومو دوست داری
+خواهش میکنم ولم کن
_هوم پس باید خودم انتخاب کنم
یه شلاق برداشت و با پوزخند سمتم امد
_بیب باید سخت تنبیه شی با هر شلاقم میشمری اگه این کارو نکنی از اول شروع میکنم
( چند دقیقه بعد) ویو ا/ت
با بدنی بیجون به زمین افتادم که جونگ کوک براید بغلم کرد و به سمت اتاقم برد منو رو تخت بوسه ای به سرم زد
_دوست دارم بیبی
+ولی من ازت متنفرم
_( خنده ) باشه بیب
از اتاق رفت بیرون......
شرایط:
۳۰ : کامنت
۷ : لایک
شرایط برسونید خوشگلام دوستون دارمممم ❤️
{ عمارت متروکه }
( ساعت ۳:۲۳ ظهر )
داشتم سالن عمارت و تمیز میکردم که در اتاق کار جونگ کوک باز شد که نگاهم به نگاهش افتاد که داشت با پوزخند بهم نگاه میکرد
_هوم میبینم که داری خوب پیش میری
+تهیونگم کجاست
_زیر خاک ( پوزخند)
+چ ... چی تو کشتیش ( بغض )
_اره بهت گفتم تو برای منی
+چی داری میگی عوضی ( داد و گریه )
_چرا نمیخوای بفهمی من بهت علاقه دارم
+خفه شو چطور جرعت میکنی همچنین حرفیو بزنی
_حالا که اون عوضیو کشتم پس میتونم راحت بدستت بیارم
+چرا همچنین کاریو کردی ( گریه )
_چون بهت علاقه دارم میفهمی
+ولی من عوضی ( داد و گریه )
_صداتو بیار پایین ( آروم )
+نمیخوام میخوای چه غلتی کنی ( داد )
_باشه پس باید بهت بفهمونم
آمد سمتم و دستمو کشید و به یه اتاقی با یه تم سیاه و قرمز میکشوند
+ولم کن
_,نه بیب بد جور عصبیم کردی
منو به یه صندلی بست و رفت سمت کمد رو به روش وایساده
_خب بیب کدومو دوست داری
+خواهش میکنم ولم کن
_هوم پس باید خودم انتخاب کنم
یه شلاق برداشت و با پوزخند سمتم امد
_بیب باید سخت تنبیه شی با هر شلاقم میشمری اگه این کارو نکنی از اول شروع میکنم
( چند دقیقه بعد) ویو ا/ت
با بدنی بیجون به زمین افتادم که جونگ کوک براید بغلم کرد و به سمت اتاقم برد منو رو تخت بوسه ای به سرم زد
_دوست دارم بیبی
+ولی من ازت متنفرم
_( خنده ) باشه بیب
از اتاق رفت بیرون......
شرایط:
۳۰ : کامنت
۷ : لایک
شرایط برسونید خوشگلام دوستون دارمممم ❤️
۱۱.۸k
۱۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.