p¹⁵
p¹⁵
بعد از صبحونه
ات هنوز مشغول خوردن صبحونه بود و بچه ها هم داشتن میز رو جمع میکردن الکس تمام مدت پیش ات نشسته بود تا ات احساس معذب بودن نکنه با اینکه با یکی از دوستای مجازیش قرار گذاشته بود
+تو برو میخوای دوستت رو ببینی دیرت میشه لبخند
الکس بلند شد و باشه ای گفت و لپ ات رو بوسید و رفت
ات به بقیه گفت خودش باقی چیز هارو جمع میکنه از رو صندلی بلند شد و صندلی رو درست کرد و رو میز خم شد تا ظرف ها رو برداره که یکی از پشت بغلش کرد و دستاش رو دور بدن ات حلقه کرد ات اول فک کرد الکسه
+مگهنرفتی پیش دوستت الکس!!!
حلقه دست دور کمر ات تنگ تر شد
_مگه الکسنگفت میره پیش دوستش آروم و پوزخند
+ته؟
ات ویو
کمیسدم رو چرخوندم تا ببینمش
+ولمکناگه کسی ببینه چی
اتمام ویو
ات سعی میکرد ته رو جدا کنه از خودش ولی بیفایده بودفقط بدناشون بهم بیشتر قفل میشد ات هی وول میخورد *
+تهیونگ مگهمستی ولم کن؟سعی به در رفتن
تهآروم لاله گوش ات رو بوسید که موجب لرزش بدن ات و بی حرکت شدنش شد و این اتفاق از دور از چشم ته نموند
_بریم تو اتاق؟ خندید(یکنکته انگار ایناتو حیاط پشتی صبحونه خوردن و الاناونجا هستنکه از اشپزخونه راه داره)
صدای لیندا که داشت ته رو صدا میزد به گوش میرسید ته بوسه ای از گردن ات کرد و سریع جدا شد
_اومدم،،، بلند و بعد به ات نگاهی کرد و خندید
_ففلل عروسک قشنگم
دو تا ظرف از رو میز برداشت و رفت داخل اما ات خشکش زده بود
05:00pm
همه تو هال نشسته بودن و مشغول یک کاری بودن جز الکس که هنوز نیومده بود
@بریم بیرون ته ته!!!! لوس
_باشه عزیزم چرا کهنه!!
_موافقین بریم کلاب ؟به بقیه نگاهی انداخت
همهجوابشون مثبت بود الی ات....
(حقیقتابرایباراولناخونگذاشتمتایپکردنسخته!)
شرایط:followers:¹⁵
بعد از صبحونه
ات هنوز مشغول خوردن صبحونه بود و بچه ها هم داشتن میز رو جمع میکردن الکس تمام مدت پیش ات نشسته بود تا ات احساس معذب بودن نکنه با اینکه با یکی از دوستای مجازیش قرار گذاشته بود
+تو برو میخوای دوستت رو ببینی دیرت میشه لبخند
الکس بلند شد و باشه ای گفت و لپ ات رو بوسید و رفت
ات به بقیه گفت خودش باقی چیز هارو جمع میکنه از رو صندلی بلند شد و صندلی رو درست کرد و رو میز خم شد تا ظرف ها رو برداره که یکی از پشت بغلش کرد و دستاش رو دور بدن ات حلقه کرد ات اول فک کرد الکسه
+مگهنرفتی پیش دوستت الکس!!!
حلقه دست دور کمر ات تنگ تر شد
_مگه الکسنگفت میره پیش دوستش آروم و پوزخند
+ته؟
ات ویو
کمیسدم رو چرخوندم تا ببینمش
+ولمکناگه کسی ببینه چی
اتمام ویو
ات سعی میکرد ته رو جدا کنه از خودش ولی بیفایده بودفقط بدناشون بهم بیشتر قفل میشد ات هی وول میخورد *
+تهیونگ مگهمستی ولم کن؟سعی به در رفتن
تهآروم لاله گوش ات رو بوسید که موجب لرزش بدن ات و بی حرکت شدنش شد و این اتفاق از دور از چشم ته نموند
_بریم تو اتاق؟ خندید(یکنکته انگار ایناتو حیاط پشتی صبحونه خوردن و الاناونجا هستنکه از اشپزخونه راه داره)
صدای لیندا که داشت ته رو صدا میزد به گوش میرسید ته بوسه ای از گردن ات کرد و سریع جدا شد
_اومدم،،، بلند و بعد به ات نگاهی کرد و خندید
_ففلل عروسک قشنگم
دو تا ظرف از رو میز برداشت و رفت داخل اما ات خشکش زده بود
05:00pm
همه تو هال نشسته بودن و مشغول یک کاری بودن جز الکس که هنوز نیومده بود
@بریم بیرون ته ته!!!! لوس
_باشه عزیزم چرا کهنه!!
_موافقین بریم کلاب ؟به بقیه نگاهی انداخت
همهجوابشون مثبت بود الی ات....
(حقیقتابرایباراولناخونگذاشتمتایپکردنسخته!)
شرایط:followers:¹⁵
۱۰.۰k
۲۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.