p¹³

p¹³
ات با کمی ترس و شک به الکس نگاه کرد
+چی، چیه؟ همراه با من من
الکس از سر میز بلند شد و رفت سمت دختر موهای دختر رو کنار زد و رو ک‌ب‌و‌دی دست کشید
×این چیه ات داد
+الکس لطفا ساکت..‌..داری ابرومونو میبری
ات بلند شد سعی کرد الکس رو آروم کنه ولی فایده داشت؟ الکس خشمگین دستاش رو تو موهاش فرو کرد و به اطراف نگاه کرد و نفس عميقي کشید دست ات رو گرفت و از اون رستوران برد بیرون
+الکس دستم درد گرفت
ات با بغض این حرفو زد و آروم زد رو دست الکس که الکس متوقف شد و دست ات رو ول کرد و به ات نگاه کرد
×کی باهات این کار رو کرده؟
ات سکوت کرده بود اون همیشه میدونست الکس نسبت بهش حس هایی داره ولی نه اینقدر جدی!!
×دیوونه ام نکن داد
ات کمی لرزید
+ت.تهیونگ
×کی؟
+وقتی رفتی ماشین رو بیاری
الکس دیگه چیزی از ات نپرسید و با ات سوار ماشین شد ،،الکس تمام مدت سعی کرده بود آروم باشه ولی میشد؟ اگه یکی به عشقت دست درازی کنه میشینی نگاه میکنی؟
+الکس میشه آروم باشی خودم حلش میکنم با ته لطفا آروم
الکس چیزی نگفت تنها کاری که کرد پدال گاز رو بیشتر فشار داد که موجب چسبیدن به صندلی و بسته شدن چشم های ات شد،،،
⁶ minutes later
ات ویو
خیلی نگران بودم اگه دعوا بشه چی تو فک بودم که با باز شدن در ماشین توسط الکس افکارم از بین رفت
×بیا پایین
خودش سریعتر رفت داخل ویلا و درو باز گذاشت سریع از ماشین اومدم بیرون و رفتم داخل
اتمام ویو ات
دختر تمام مدت دنبال الکس بود و سعی کرد راضیش کنه
+الکس تو رو خدا کاری نکن باشه
×لیسا برو تو اتاق بلند
همون موقع در اتاق ته باز شد
_کفتر های عاشق چه زود برگشتن پوزخند
×که کفتر عاشق ها مرتیکه هیز داد
⁵ minutes later
ات تو اتاق بود و الکس در رو از روش بسته بود ات تقلا میکرد که الکس درو باز کنه ولی انگار نه انگار صدای شکسته شدن شیشه و برخورد اجسام به هم و سر صدای الکس و ته ویلا رو پر کرده بود همون موقع بود که بچه های اکیپ از بیرون برگشته بودن و با شنیدن صدای های دعوا سریع بالا رفتن و اون دو پسر رو که قصد جون هم رو داشتن جدا کردن الکس رو به لوسی کرد
×حواست بیشتر به شوهر هیزت باشه داد
لوسی با نگرانی ته رو برد داخل اتاق و به حرف الکس اهمیتی نداد الکس در اتاق رو باز کرد و وارد شد و مستقیم سمت حمام رفت اما به کشیده شدن دستش توسط ات متوقف شد و به ات نگاهی کرد ات آروم دستش رو صورت خونی الکس کشید و بغلش کرد