رمان دنیای من
رمان دنیای من
پارت ۲۴
دیانا، آخه خیلی درد میکنه میترسم دوباره گاز بگیری انگشتم قعط شه
ارسلان، یعنی آنقدر محکم گاز گرفتم
دیانا، آره
ارسلان، ببخشید دستش که جلوی دهنم بود و بوسیدم
دیانا، دستم و که بوسید انرژی وارد بدنم شد یعنی الان بهش بگم دوسش دارم نه ولش خوراکی هارو خوردیم تموم شد اما ترافیک تموم نشد
دیانا، دیگه کم کم خوابم برد
ارسلان، بعد یک ساعت و نیم رسیدیم خونه دیا عی بابا این چرا انقدر خوابالو
بغلش کردم و سوار آسانسور شدیم توی آسانسور دستش و دور گردنم حلقه کردم وای خدا این چرا هرکاری میکنه بیشتر عاشقش میشم یعنی اونم منو دوست داره کلید و توی قفل چرخوندم و وارد خونه شدم
دیانا رو گذاشتم رو تخت و مانتو شالش و درآوردم و خودم بغلش خوابیدم
پارت ۲۴
دیانا، آخه خیلی درد میکنه میترسم دوباره گاز بگیری انگشتم قعط شه
ارسلان، یعنی آنقدر محکم گاز گرفتم
دیانا، آره
ارسلان، ببخشید دستش که جلوی دهنم بود و بوسیدم
دیانا، دستم و که بوسید انرژی وارد بدنم شد یعنی الان بهش بگم دوسش دارم نه ولش خوراکی هارو خوردیم تموم شد اما ترافیک تموم نشد
دیانا، دیگه کم کم خوابم برد
ارسلان، بعد یک ساعت و نیم رسیدیم خونه دیا عی بابا این چرا انقدر خوابالو
بغلش کردم و سوار آسانسور شدیم توی آسانسور دستش و دور گردنم حلقه کردم وای خدا این چرا هرکاری میکنه بیشتر عاشقش میشم یعنی اونم منو دوست داره کلید و توی قفل چرخوندم و وارد خونه شدم
دیانا رو گذاشتم رو تخت و مانتو شالش و درآوردم و خودم بغلش خوابیدم
۵.۷k
۰۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.