دیگه گناهم اومد و گذاشتم
دیگه گناهم اومد و گذاشتم
part 5
ات:خب بزار من خدافظی کنم بیام
جونگ کوک:تنهایی،نه باهم میریم
ات:باشه(پوکر)
(ات و جونگ کوک از همه خدافظی کردن و رفتن سمت ماشین)
ویو ات
ببینی یعنی چی قراره بشه، وایی ات باز تو و اون دوست پسر قبلیت!
ویو جونگ کوک
خسته بودم ولی خب ات پیشم بود،یعنی میشه قبول کنه دباره مثل قبل باشیم؟
ات:خب بریم؟
جونگ کوک:او بله
پرش زمانی به خونه جونگ کوک ☆
ات:واو اینجا خونه تو هس!
جونگ کوک:خب آره خوست اومد؟
ات:خیلی قشنگه،وایی خستم لباس داری بدی
جونگ کوک:خب برو بالا منم بیام بدم
ات:کدوم اتاق
جونگ کوک:از پله ها میری بالا یکمی میری اینورتر در هس
ات؛اوکی
ویو جونگ کوک
الان موقعش بود ولی جونگ کوک اول درخواست کن اگه قبول نکرد رفتارت رو عوض کن
ات:جونگ کوکک(داد)
جونگ کوک:جونم اومدم
(رفت بالا)
ات:از کی من جون شما شدم؟
جونگ کوک:ات خب دیگه
ات:زهرمار حالا یه لباس راحتی بده
جونگ کوک:بگیر
ات:هاننن اینو بپوشم
جونگ کوک:خب اگه گرم میشه بده عوض کنم
ات:اگه بشه عوض کن
جونگ کوک:این چطوره
ات:اوهوم اوکی،حالا برو بیرون
جونگ کوک:ها بله بله
(ات لباس رو پوشید و جونگ کوک رو صدا کرد)
ات:جونگ کوک
جونگ کوک:جانم
ات:بیاتو
جونگ کوک:اوکی ، اوه چقدر بهت میاد راستی یه درخواستی دارم
ات:ممنونم بگو
جونگ کوک:میشه مثل قبل عاشق هم باشیم؟
ات:من و تو!!!
جونگ کوک:اره
ات:خب ببین نمیشه
جونگ کوک:دلیل
ات:دلیل نداره
(که جونگ کوک ات رو انداخت روی تخت و روش خیمه زد)
ات:آروم باش
جونگ کوک:تو فقط مال منی(بم)
ات:اوکی فهمیدم من فقط مال تو هستم و عشق توام خب
جونگ کوک:آفرین بیبی
ات:خب پس میخوای شیوطون بازی کنی
جونگ کوک:ات لطفا منو ددی صدا کن ولی جاهای دیگه جونگ کوک
ات:چشم ددی
جونگ کوک:اوه چقدرم زود تاثیر گذاشت
ات:ددی نمیخوای...(تاکه خواست ادامه حرفشو بگه جونگ کوک لب هاشو گذاشت رو لب های ات)
جونگ کوک:هیش اون لبای خوشمزه و صورتی خیلی خوبه لعنتی
ات:اوم،خوابم میاد
جونگ کوک:خب بیا بغلم بخوابیم
ات:باشه
part 5
ات:خب بزار من خدافظی کنم بیام
جونگ کوک:تنهایی،نه باهم میریم
ات:باشه(پوکر)
(ات و جونگ کوک از همه خدافظی کردن و رفتن سمت ماشین)
ویو ات
ببینی یعنی چی قراره بشه، وایی ات باز تو و اون دوست پسر قبلیت!
ویو جونگ کوک
خسته بودم ولی خب ات پیشم بود،یعنی میشه قبول کنه دباره مثل قبل باشیم؟
ات:خب بریم؟
جونگ کوک:او بله
پرش زمانی به خونه جونگ کوک ☆
ات:واو اینجا خونه تو هس!
جونگ کوک:خب آره خوست اومد؟
ات:خیلی قشنگه،وایی خستم لباس داری بدی
جونگ کوک:خب برو بالا منم بیام بدم
ات:کدوم اتاق
جونگ کوک:از پله ها میری بالا یکمی میری اینورتر در هس
ات؛اوکی
ویو جونگ کوک
الان موقعش بود ولی جونگ کوک اول درخواست کن اگه قبول نکرد رفتارت رو عوض کن
ات:جونگ کوکک(داد)
جونگ کوک:جونم اومدم
(رفت بالا)
ات:از کی من جون شما شدم؟
جونگ کوک:ات خب دیگه
ات:زهرمار حالا یه لباس راحتی بده
جونگ کوک:بگیر
ات:هاننن اینو بپوشم
جونگ کوک:خب اگه گرم میشه بده عوض کنم
ات:اگه بشه عوض کن
جونگ کوک:این چطوره
ات:اوهوم اوکی،حالا برو بیرون
جونگ کوک:ها بله بله
(ات لباس رو پوشید و جونگ کوک رو صدا کرد)
ات:جونگ کوک
جونگ کوک:جانم
ات:بیاتو
جونگ کوک:اوکی ، اوه چقدر بهت میاد راستی یه درخواستی دارم
ات:ممنونم بگو
جونگ کوک:میشه مثل قبل عاشق هم باشیم؟
ات:من و تو!!!
جونگ کوک:اره
ات:خب ببین نمیشه
جونگ کوک:دلیل
ات:دلیل نداره
(که جونگ کوک ات رو انداخت روی تخت و روش خیمه زد)
ات:آروم باش
جونگ کوک:تو فقط مال منی(بم)
ات:اوکی فهمیدم من فقط مال تو هستم و عشق توام خب
جونگ کوک:آفرین بیبی
ات:خب پس میخوای شیوطون بازی کنی
جونگ کوک:ات لطفا منو ددی صدا کن ولی جاهای دیگه جونگ کوک
ات:چشم ددی
جونگ کوک:اوه چقدرم زود تاثیر گذاشت
ات:ددی نمیخوای...(تاکه خواست ادامه حرفشو بگه جونگ کوک لب هاشو گذاشت رو لب های ات)
جونگ کوک:هیش اون لبای خوشمزه و صورتی خیلی خوبه لعنتی
ات:اوم،خوابم میاد
جونگ کوک:خب بیا بغلم بخوابیم
ات:باشه
۱۲.۴k
۰۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.