پارت سوم
#پارت_سوم
از خونع امیر که اومدم بیرون خیلی خوشحال بودم سوار ماشین شدم
جلوی در خونه کوچیکمون ک فقط من و آوا خواهرم زندگی میکردیم پیاده شدم
هعی چه دورانی بود
رفتم داخل خونه
با فکر اینکه آوا خونه نیست ی تماسی با متین گرفتم
+سلام متینم
_سلام خانومی خیلی خوشحالیا قبول کرد؟
+اوهوم بالاخره به خواهرم میرسم
_خیلی خوشحالم برات
+دلم واست تنگ شده متینم
_ منم خانوم زیبا
همین طور مشغول حرف زدن بودیم ک یهو آوا اومد داخل
از متین خداحافظی کردم و به آوا ک بهم زول زده بود گفتم
+چیه چی شده
_پسره تا اینجا دنبالم اومد چه کنه ای بودا
+پسره کیه؟
واسا لباسامو عوض کنم میام میگم
خیلی ترسیدم نکنه آبتین باشه
بعد از ۵ دیقه ک برای من ۵ روز طول کشید اومد شروع کرد به گفتن
_یه پسر پولداره هست تو دانشگاه اسمش کاوس هی ب من گیر داده بود ک باهم آشنا شیم ، منم سر تا پاتو طلا میگیریم
البته از حق نگذریم پسر خیلی خوشگلیه
خلاصه امروز زد به سرم ماشین خوشگلشو خط خطی کنم چادر یکی از بچه هارو گذاشتم خط انداختم فرار کردم همین نزدیکیا اومد دنبالم
+وای خب
با اشتیاق ادامه حرفاش گوش میدادم .
یه نگاه به ساعت کردم ساعت سه صبح بود و خاهر کوچولوم تو بغلم خابش برده بود...
از خونع امیر که اومدم بیرون خیلی خوشحال بودم سوار ماشین شدم
جلوی در خونه کوچیکمون ک فقط من و آوا خواهرم زندگی میکردیم پیاده شدم
هعی چه دورانی بود
رفتم داخل خونه
با فکر اینکه آوا خونه نیست ی تماسی با متین گرفتم
+سلام متینم
_سلام خانومی خیلی خوشحالیا قبول کرد؟
+اوهوم بالاخره به خواهرم میرسم
_خیلی خوشحالم برات
+دلم واست تنگ شده متینم
_ منم خانوم زیبا
همین طور مشغول حرف زدن بودیم ک یهو آوا اومد داخل
از متین خداحافظی کردم و به آوا ک بهم زول زده بود گفتم
+چیه چی شده
_پسره تا اینجا دنبالم اومد چه کنه ای بودا
+پسره کیه؟
واسا لباسامو عوض کنم میام میگم
خیلی ترسیدم نکنه آبتین باشه
بعد از ۵ دیقه ک برای من ۵ روز طول کشید اومد شروع کرد به گفتن
_یه پسر پولداره هست تو دانشگاه اسمش کاوس هی ب من گیر داده بود ک باهم آشنا شیم ، منم سر تا پاتو طلا میگیریم
البته از حق نگذریم پسر خیلی خوشگلیه
خلاصه امروز زد به سرم ماشین خوشگلشو خط خطی کنم چادر یکی از بچه هارو گذاشتم خط انداختم فرار کردم همین نزدیکیا اومد دنبالم
+وای خب
با اشتیاق ادامه حرفاش گوش میدادم .
یه نگاه به ساعت کردم ساعت سه صبح بود و خاهر کوچولوم تو بغلم خابش برده بود...
۱۴.۴k
۲۵ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.