𝔨𝔞𝔰𝔢𝔥𝔢 𝔨𝔥𝔬𝔬𝔫 𝔭𝔞𝔯𝔱 ¹³
( ا/ت )
ا/ت : از این به بعد پیش ما زندگی میکنی . طبقه ی چهارم مال تو .
رزا : من نمیتونم نمیشه اینـ ...
ا/ت : نه نیار . فعلا بیا بریم لباساتو عوض کن .
بردمش طبقه ی چهارم و پرتش کردم داخل اتاقش . چشاش داشت از حدقه میزد بیرون .
ا/ت : اینو بکن تنت . من پایین منتظرتم . اومدی بیا پیش میز نهارخوری .
رزا : اه ... خب ... باشه .
( رزا )
لباس خیلی خوشگلی بود . کردمش تنم و موهام رو دم اسبی بستم و بعد گوجه ای کردم . دو تا چوب زدم توش . خیلی ناز شدم . یکم برق لب و شاینر زدم . خط چشم کشیدم و کفش هامو پام کردم . آخه باید داخل عمارت با کفش یا صندل راه بریم . در اتاق رو باز کردم و رفتم طبقه ای که ا/ت بهم گفت . منتظرم بود . وقتی منو دید گفت : واوووو . خانم خانما .. شما احیانا رزای مارو ندیدین ؟؟
رزا: نمک نریز دختره ی هیز واسه شوهرم هیچی نموند . درسته قورتم دادی هاااا . چشمای کفیثتو درویش کن .
ا/ت : یه سوال ... کفیثت یا کثیف ؟؟
رزا : حالا هر چی .
ا/ت : عجبااا ... بیا بشین تا خدمتکارا غذا رو بیارن .
رزا : اوه .. باشه .
نشستم روی صندلی که تهیونگ اومد . نشست روی صندلی جفت من .
ا/ت : از این به بعد پیش ما زندگی میکنی . طبقه ی چهارم مال تو .
رزا : من نمیتونم نمیشه اینـ ...
ا/ت : نه نیار . فعلا بیا بریم لباساتو عوض کن .
بردمش طبقه ی چهارم و پرتش کردم داخل اتاقش . چشاش داشت از حدقه میزد بیرون .
ا/ت : اینو بکن تنت . من پایین منتظرتم . اومدی بیا پیش میز نهارخوری .
رزا : اه ... خب ... باشه .
( رزا )
لباس خیلی خوشگلی بود . کردمش تنم و موهام رو دم اسبی بستم و بعد گوجه ای کردم . دو تا چوب زدم توش . خیلی ناز شدم . یکم برق لب و شاینر زدم . خط چشم کشیدم و کفش هامو پام کردم . آخه باید داخل عمارت با کفش یا صندل راه بریم . در اتاق رو باز کردم و رفتم طبقه ای که ا/ت بهم گفت . منتظرم بود . وقتی منو دید گفت : واوووو . خانم خانما .. شما احیانا رزای مارو ندیدین ؟؟
رزا: نمک نریز دختره ی هیز واسه شوهرم هیچی نموند . درسته قورتم دادی هاااا . چشمای کفیثتو درویش کن .
ا/ت : یه سوال ... کفیثت یا کثیف ؟؟
رزا : حالا هر چی .
ا/ت : عجبااا ... بیا بشین تا خدمتکارا غذا رو بیارن .
رزا : اوه .. باشه .
نشستم روی صندلی که تهیونگ اومد . نشست روی صندلی جفت من .
۳۳.۵k
۱۶ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.