𝔨𝔞𝔰𝔢𝔥𝔢 𝔨𝔥𝔬𝔬𝔫 𝔭𝔞𝔯𝔱 ¹⁵
( تهیونگ )
بعد از ظهر بود و خواستم برم با کوک بازار تا برای عمارت وسیله بخریم و از این چیزا . کوک گفت دخترا هم میخوان برن بازار . پس بیا با ما بیان . منم قبول کردم و همه رفتیم بازار . لباس قشنگی پوشیدم و یکم تیپ زدم . رزا هم لباس ساده اما قشنگی پوشیده بود و کلاه موهاشو دم اسبی کرده بود . از اون دم اسبی محکما . دو تا کفتر عاشق هم با هم ست بودن . رفتیم بیرون و وارد یه مغازه ی لباس های اسپرت و لش و گرانچ شدیم . مثل اینکه رزا و ا/ت از این لباسا خیلی دوست داشتن . چند دست لباس انتخاب کردن و هر کدوم دو دست خریدن . بعد از اون رفتیم تا ما لباس بخریم . ما هم چند تا لباس اسپرت خریدیم و برگشتیم به عمارت . دم در عمارت بودیم که رزا جیغ بلندی کشید . ا/ت دهنشو گرفت و گفت : چرا جیغ میزنی ؟؟
و بعد دستشو آروم از روی دهن رزا برداشت .
رزا : نوتلا نخریدیمممم ( با بغض )
ا/ت : رزا بچه شدی ؟؟ حالا هم ناراحت نباش من دارم .
برقی از ذوق داخل چشمای رزا دیدم .
رزا : هورااااا .. مرسی .
ا/ت : :)
ماشینو آوردم داخل عمارت و پیاده شدیم .
بعد از ظهر بود و خواستم برم با کوک بازار تا برای عمارت وسیله بخریم و از این چیزا . کوک گفت دخترا هم میخوان برن بازار . پس بیا با ما بیان . منم قبول کردم و همه رفتیم بازار . لباس قشنگی پوشیدم و یکم تیپ زدم . رزا هم لباس ساده اما قشنگی پوشیده بود و کلاه موهاشو دم اسبی کرده بود . از اون دم اسبی محکما . دو تا کفتر عاشق هم با هم ست بودن . رفتیم بیرون و وارد یه مغازه ی لباس های اسپرت و لش و گرانچ شدیم . مثل اینکه رزا و ا/ت از این لباسا خیلی دوست داشتن . چند دست لباس انتخاب کردن و هر کدوم دو دست خریدن . بعد از اون رفتیم تا ما لباس بخریم . ما هم چند تا لباس اسپرت خریدیم و برگشتیم به عمارت . دم در عمارت بودیم که رزا جیغ بلندی کشید . ا/ت دهنشو گرفت و گفت : چرا جیغ میزنی ؟؟
و بعد دستشو آروم از روی دهن رزا برداشت .
رزا : نوتلا نخریدیمممم ( با بغض )
ا/ت : رزا بچه شدی ؟؟ حالا هم ناراحت نباش من دارم .
برقی از ذوق داخل چشمای رزا دیدم .
رزا : هورااااا .. مرسی .
ا/ت : :)
ماشینو آوردم داخل عمارت و پیاده شدیم .
۲۵.۹k
۱۶ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.