«قلدر مدرسه من!»
«قلدر مدرسه من!»
P1🌚💙
ویو میراندا
ساعت 2:30 بیدار شدم چون دیشب داشتم تا صبح کیدراما میدیدم
فلش بک به ساعت 12 شب دیشب
میراندا: عهه قسمت 10 زیبای حقیقیم تموم شد ک
نوچ یه دوتا قسمت دیگه میبینم بعد قول میدم بخوابم
ساعت 3 نصفه شب
عهههه قسمت 14 بازم تموم شد ک دوتا قسمت دیگه تموم میشه میبینم طوری نیست که...
ساعت 5:56 A.M
میراندا: خمیازههه..... عه تموم شد قبول نیست این کیدراما تو یروز تموم شد
دیگه چی ببینم (زد گوگل)
اها هم اتاقی من یک گومیهو خوبههه
(خلاصه اونم دوسه قسمتشو دید)
میراندا: خو دیگع بگیرم بخوابم بقیشو بعدا میبینم
«زمان حال»
میراندا: دیشب چه ماجرایی بود
کوک و میراندا: امروز که تعطیله وایسا ببینم فردا باید برم مدرسهههههههه فاکککککککککک بدبختیم شروع شدددددد ریدم تو مدرسهههه
(پیش هم نیسن ولی این حرفارو با هم زدن)
کوک: ولی این قلدریم شروع شد اخجون
میراندا: هعی بزا اخرین روز تابستونو خوش بگذرونم
هم اتاقی من یک گومیهوووو من دارم میامممممممم
۱۹ ساعت بعد.....
میراندا: عه تموم شد ک
امشب باید زود بخوابم فردا روز اوله مدرسمه
رفتم یچی درست کردم و همراهش با اهنگ قر میدادم بعد خوردم و رفتم مسواک زدم
میراندا:(پرید رو تختش) سلااااامممم عشقمممم
و چشامو بستم تا چشام داشت گرم میشد عین جت چشامو باز کردم و پریدم از رو تخت پایین
میراندا: واییی اتاقممم چقددد به هم ریختسسسس
(عرضم به حضورتون اتاق که نه جنگل امازونشو تمیز کرد بااا اهنگ تاکید میشع)
دوباره پرید رو تخت
میراندا: هوفففففف تمیز شد و چشامو بستم
و دوباره عین جت پریدم
میراندا: گشنم شددددد
پریدم پایین و رفتم یه نودل درست کردم و خوردم با اب
دوباره مسواک زدمو
رفتم پریدم رو تخت چشامو بستم ولی باز کردم
میراندا: دستشوییم گرفتتتتت
رفتم دستشویی
میراندا: اخیش بالاخره چشامو بستم خوابم نمیبرد که..
به ساعت نگاه کردم 12:20 بود
میراندا: هعییی فردا بیدار نمیشم به جان مادرمممم
چشامو بستم...
«خوب بود؟:)»
P1🌚💙
ویو میراندا
ساعت 2:30 بیدار شدم چون دیشب داشتم تا صبح کیدراما میدیدم
فلش بک به ساعت 12 شب دیشب
میراندا: عهه قسمت 10 زیبای حقیقیم تموم شد ک
نوچ یه دوتا قسمت دیگه میبینم بعد قول میدم بخوابم
ساعت 3 نصفه شب
عهههه قسمت 14 بازم تموم شد ک دوتا قسمت دیگه تموم میشه میبینم طوری نیست که...
ساعت 5:56 A.M
میراندا: خمیازههه..... عه تموم شد قبول نیست این کیدراما تو یروز تموم شد
دیگه چی ببینم (زد گوگل)
اها هم اتاقی من یک گومیهو خوبههه
(خلاصه اونم دوسه قسمتشو دید)
میراندا: خو دیگع بگیرم بخوابم بقیشو بعدا میبینم
«زمان حال»
میراندا: دیشب چه ماجرایی بود
کوک و میراندا: امروز که تعطیله وایسا ببینم فردا باید برم مدرسهههههههه فاکککککککککک بدبختیم شروع شدددددد ریدم تو مدرسهههه
(پیش هم نیسن ولی این حرفارو با هم زدن)
کوک: ولی این قلدریم شروع شد اخجون
میراندا: هعی بزا اخرین روز تابستونو خوش بگذرونم
هم اتاقی من یک گومیهوووو من دارم میامممممممم
۱۹ ساعت بعد.....
میراندا: عه تموم شد ک
امشب باید زود بخوابم فردا روز اوله مدرسمه
رفتم یچی درست کردم و همراهش با اهنگ قر میدادم بعد خوردم و رفتم مسواک زدم
میراندا:(پرید رو تختش) سلااااامممم عشقمممم
و چشامو بستم تا چشام داشت گرم میشد عین جت چشامو باز کردم و پریدم از رو تخت پایین
میراندا: واییی اتاقممم چقددد به هم ریختسسسس
(عرضم به حضورتون اتاق که نه جنگل امازونشو تمیز کرد بااا اهنگ تاکید میشع)
دوباره پرید رو تخت
میراندا: هوفففففف تمیز شد و چشامو بستم
و دوباره عین جت پریدم
میراندا: گشنم شددددد
پریدم پایین و رفتم یه نودل درست کردم و خوردم با اب
دوباره مسواک زدمو
رفتم پریدم رو تخت چشامو بستم ولی باز کردم
میراندا: دستشوییم گرفتتتتت
رفتم دستشویی
میراندا: اخیش بالاخره چشامو بستم خوابم نمیبرد که..
به ساعت نگاه کردم 12:20 بود
میراندا: هعییی فردا بیدار نمیشم به جان مادرمممم
چشامو بستم...
«خوب بود؟:)»
۹.۵k
۰۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.