گربه من
گربه من
که یهو یه مرده اومد تو دستشویی فکر کردم اشتباه اومده پس گفتم
ا.ت: آقا اینجا دستشویی زنونه اس
مرده: میدونم
ا.ت: پس برای چی اومدید
مرده:برای تو
ویو ا.ت
داشت آروم آروم نزدیکم میشد منم هی به سمت دیوار میرفتم اینقدر نزدیک دیوار شدم که خوردم به دیوار اون مرده هم میومد نزدیک تر می خواست ببوستم که جیغ زدم شاید کسی کمکم کنه
ا.ت: (جیغ)
مرده: جیغ نزن فایده نداره صداتو کسی نمی شنوه
تا به خودم اومدم دیدم بوسیدم منم هی مشت میزدم به لباسش که شاید ولم کنه کم کم به گریه افتاده بودم
که یهو صدای فرشته نجاتم رو شنیدم
یونگی:مرتیکه داری چیکار میکنی(عربده)
مرده از لبام ول کند رفت پیش یونگی
مرده: فضولیش به تو نیومده
یونگی: چی برای خودت ورور میکنی
یونگی مرده رو گرفت بهش مشت زد اینقدر بهش مشت زد که هم مرده بیهوش شد هو خودش خسته شدکه یهو نگاهش سمت من افتاد از چهرش عصبانیت می بارید داشتم گریه می کردم که
یونگی: پاشو بریم(عصبی)
ا.ت: می خوای چیکار کنی(گریه)
یونگی: میگم پاشو بریم(داد)
ا.ت:باشه(گریه)
رفتیم خداروشکر هیونجین نفهمید که چه اتفاقی افتاد وگرنه تا الان منو کشته بود البته اگه بریم سوئیچ ماشین رو ورداریم می فهمه وای نه داریم میریم سمت میز
یونگی سوئیچ ماشین رو ورداشت که
هیونجین: کجا میرید
یونگی: این خواهر دسته گلت داشت بهش تجا.وز میشد(عصبی)
هیونجین: چییییی
ا.ت:به خدا من نکردم خودش من.....
که یهو .....
ادامه دارد......
#بی_تی_اس #بلک_پینک #استری_کیدز #اکسو #اسپا #نیوجینز #نامجون #جین #جیهوپ #یونگی #جیمین #تهیونگ #جونگ #جئون_جونگکوک #لیسا #جیسو #جنی #رزی #کیپاپ #کیدراما #هیونجین #هان #چانگبین
که یهو یه مرده اومد تو دستشویی فکر کردم اشتباه اومده پس گفتم
ا.ت: آقا اینجا دستشویی زنونه اس
مرده: میدونم
ا.ت: پس برای چی اومدید
مرده:برای تو
ویو ا.ت
داشت آروم آروم نزدیکم میشد منم هی به سمت دیوار میرفتم اینقدر نزدیک دیوار شدم که خوردم به دیوار اون مرده هم میومد نزدیک تر می خواست ببوستم که جیغ زدم شاید کسی کمکم کنه
ا.ت: (جیغ)
مرده: جیغ نزن فایده نداره صداتو کسی نمی شنوه
تا به خودم اومدم دیدم بوسیدم منم هی مشت میزدم به لباسش که شاید ولم کنه کم کم به گریه افتاده بودم
که یهو صدای فرشته نجاتم رو شنیدم
یونگی:مرتیکه داری چیکار میکنی(عربده)
مرده از لبام ول کند رفت پیش یونگی
مرده: فضولیش به تو نیومده
یونگی: چی برای خودت ورور میکنی
یونگی مرده رو گرفت بهش مشت زد اینقدر بهش مشت زد که هم مرده بیهوش شد هو خودش خسته شدکه یهو نگاهش سمت من افتاد از چهرش عصبانیت می بارید داشتم گریه می کردم که
یونگی: پاشو بریم(عصبی)
ا.ت: می خوای چیکار کنی(گریه)
یونگی: میگم پاشو بریم(داد)
ا.ت:باشه(گریه)
رفتیم خداروشکر هیونجین نفهمید که چه اتفاقی افتاد وگرنه تا الان منو کشته بود البته اگه بریم سوئیچ ماشین رو ورداریم می فهمه وای نه داریم میریم سمت میز
یونگی سوئیچ ماشین رو ورداشت که
هیونجین: کجا میرید
یونگی: این خواهر دسته گلت داشت بهش تجا.وز میشد(عصبی)
هیونجین: چییییی
ا.ت:به خدا من نکردم خودش من.....
که یهو .....
ادامه دارد......
#بی_تی_اس #بلک_پینک #استری_کیدز #اکسو #اسپا #نیوجینز #نامجون #جین #جیهوپ #یونگی #جیمین #تهیونگ #جونگ #جئون_جونگکوک #لیسا #جیسو #جنی #رزی #کیپاپ #کیدراما #هیونجین #هان #چانگبین
۸.۷k
۰۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.