پارت پنج

جین : چ.چرا چرا پاشید بچه ها
ا.ت رفت لباس بوکس پوشید(بچه ها اونجا چهارتا بوکس هست که ا.ت یکی رو میزنه و کوک یکی دیگرو)
شروع کرد
ته : پشماااااام بوکس هم بلده
جیمین : از این به بعد می ترسم بهش نزدیک شم
ورزش تموم شد
برگشتیم خونه و تو راه ا.ت با همون سرعت رانندگی میکرد
وارد خونه شدیم
ا.ت : سوهوووو
سوهو : بله
ا.ت : تموم شد
سوهو : اره
ا.ت : جین برو ببین میپسندی یا نه
جین : اوکی
جین : واوووو خیلی خوب شدهه
ا.ت : بچه ها من امروز مهمون دارم
مینگ : اوکیه مشکلی نیست
«فلش بک به دو ساعت بعد»
در زده شد ته در رو باز کرد
ته ویو #
در رو زدن باز کردم
-سلام ببخشید ا.ت هستن
ته : بله بفرمایید
ا.ت : های گایز چطورید
-خوبیم تو خوبی
ا.ت : اره بیاید بشینید
۵تا دختر بودن و ۵ تا پسر
منم رفتم پیششون نشستم
پایان ته ویو&
^ببین ا.ت ما نقشه رو برسی کردیم یه مشکلی اینجاست
@این در به صورت خو به خود باز میشه اما بعد از بسته شدن خبری ازش نیس
ا.ت رو با + نشون میدم
+فکر کنم بدونم قضیه از چه قراره
&چی
+ایشون بعد از وارد شدن در رو از بین بردن یعنی میشه گفت یجور پلمپ هست،سیمان میریزن لای درز های در
&پس اینطوریه
+ اره
ته : تو دلش*اینا راجب چی حرف میزنن
+نامجوننن
نامجون رو با/ نشون میدم
/بلههه
+بیااا
/اومدممم
+ببین اینجا کجاست نقشه خوانیت خوبه
/خوب ببین این یع جای متروکه است میشناسمش
+خوب کجاست ،
/ببین......... اوکی
+حله مرسی


لباس بوکس ا.ت(اسلاید اول)
اتاق جین(اسلاید دو)
لباس ا.ت موقع جلسه(اسلاید سه)
دیدگاه ها (۰)

پارت شش

پارت هفت

پارت چهار

پارت سه

مرگ بی پایان پارت ۳۱

"سرنوشت "p,33...ویو جیمین *.بعد از حدود ۱۵ مین به هتل جولیا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط