پارت شش
(راستی بچه ها کل جلسه رو که تو پارت قبل هم داشتن فارسی صحبت کردند و اعضا چیزی نمی فهمیدند)
+اوکی شب حمله می کنیم«فارسی»
همه : اوکیی
ته ویو#
اونا داشتن به یک زبون دیگه حرف می زدند
منم نمی فهمیدم
اون ده نفر رفتند
رفتم پیش نامجون
ته : نامجون اونا چی می گفتن
/والا زبونشون فرق میکرد اما از من پرسید اینجا کجاست
/یک نقشه خیلی بزرگ هم روز میز بود،برو از خودش بپرس
ته : اوکی
رفت اتاق ا.ت در زدم
+بیا تو
ته رو با _نشون میشدم
-دختر چه کردی چه اتاقیی😲
+ممنون
- یک سوال
+ بپرس
- ببینم اونا کی بودند
+ مهمونام
- پس اون نقشه چی بود
+ نقشه شهر سئول
- خوب چیکارش داشتی
+ باید به تو جواب پس بدم
- ن..نه نه فقط فضولیم گرفت
+ اوکی
@ببین ا.ت تو باید ش
+ یدقه خفه شو
@اوکی(ببینید داره با گوشیش حرف میزنه و صدای گوشیش هم زیاده)
- اون کی بود؟
+ لی
- لی کیه ؟
+ فضولی
- نه فقط کنجکاوم
+ اها منم خر
- اوکی من میرم
از اتاق رفتم بیرون دم در وایسادم بفهمم چی می گه
+ ته فالگوش وایستادن کار خوبی نیس
بعد در اتاق رو باز کرد منم در رفتم
پایان ته ویو&
نامجون ویو#
نشسته بودم جلو تی وی (همون تلویزیون)
دیدم ته بدو بدو داره میاد پایین
/چیشدهه
- فالگوش...وایسادم..فهمید نمی دونم چجوری(نفس زنان)
/بابا اون مافیا بوده تیزه
- راست میگی
/پ ن پ دروغ می گم
- 🙄ایش
پایان نامجون ویو&
+ چی میگی لی کم مونده بود لو برم
@...ا
+ چرا حرف نمیزنی
@والا با اون دادی که زدی خفه شدم
+ خوب بگو
@ ببین شب باید برید اونجا مثل اینکه دوتا از باند ها می خوان بهشون حمله کنن ، باید برید و همه رو بگیرید
+ حله
@ ا.ت انفرادی نمیری ها
+ ببینم چی میشه
@ ا.تتتت
+ خوب حالا
+اوکی شب حمله می کنیم«فارسی»
همه : اوکیی
ته ویو#
اونا داشتن به یک زبون دیگه حرف می زدند
منم نمی فهمیدم
اون ده نفر رفتند
رفتم پیش نامجون
ته : نامجون اونا چی می گفتن
/والا زبونشون فرق میکرد اما از من پرسید اینجا کجاست
/یک نقشه خیلی بزرگ هم روز میز بود،برو از خودش بپرس
ته : اوکی
رفت اتاق ا.ت در زدم
+بیا تو
ته رو با _نشون میشدم
-دختر چه کردی چه اتاقیی😲
+ممنون
- یک سوال
+ بپرس
- ببینم اونا کی بودند
+ مهمونام
- پس اون نقشه چی بود
+ نقشه شهر سئول
- خوب چیکارش داشتی
+ باید به تو جواب پس بدم
- ن..نه نه فقط فضولیم گرفت
+ اوکی
@ببین ا.ت تو باید ش
+ یدقه خفه شو
@اوکی(ببینید داره با گوشیش حرف میزنه و صدای گوشیش هم زیاده)
- اون کی بود؟
+ لی
- لی کیه ؟
+ فضولی
- نه فقط کنجکاوم
+ اها منم خر
- اوکی من میرم
از اتاق رفتم بیرون دم در وایسادم بفهمم چی می گه
+ ته فالگوش وایستادن کار خوبی نیس
بعد در اتاق رو باز کرد منم در رفتم
پایان ته ویو&
نامجون ویو#
نشسته بودم جلو تی وی (همون تلویزیون)
دیدم ته بدو بدو داره میاد پایین
/چیشدهه
- فالگوش...وایسادم..فهمید نمی دونم چجوری(نفس زنان)
/بابا اون مافیا بوده تیزه
- راست میگی
/پ ن پ دروغ می گم
- 🙄ایش
پایان نامجون ویو&
+ چی میگی لی کم مونده بود لو برم
@...ا
+ چرا حرف نمیزنی
@والا با اون دادی که زدی خفه شدم
+ خوب بگو
@ ببین شب باید برید اونجا مثل اینکه دوتا از باند ها می خوان بهشون حمله کنن ، باید برید و همه رو بگیرید
+ حله
@ ا.ت انفرادی نمیری ها
+ ببینم چی میشه
@ ا.تتتت
+ خوب حالا
۱۳.۵k
۱۲ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.