نبودی

نبودی
باران زد
پنجره بی قرار شد
حس کردم اینجایی
کنارم..
با همان عطر شیرین
و آرامشت...
نبودی
دوباره عاشقت شدم...
دیدگاه ها (۲)

تمام حرف من این است کهکاش آدم ها یاد بگیرندکه عشقپدیده ای حس...

در هوس خیال تو همچو خیال گشته اموز سر رشک نام او نام رخ قمر ...

کسی هم نیست بیاید و کنارم روی این نیمکت، بنشیند..دستانم را ب...

به چشم‌هایم زل زد و گفت : " باهم درستش می‌کنیم ! " و من تازه...

اگر آنسویِ پنجره نشسته‌ای و صدای باران قرارِ دلت را ربوده ر...

برخیز و بزن چنگ به گیتار دوبارهگلبوسه به رخساره ی هر تار دوب...

---### 💔 پارت چهاردهم: ات هنوز در آغوش جیمین بود. دست‌هایش م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط