part

part:⁶
۱.ت : صدای کلید توی در سالن پخش میشد محکم پتومو بغل کردم اروم گریه میکردم که صدای هوبی شنیدم

هوبی : ۱.ت ۱.ت کجایی تی وی نگاه کردم فهمیدم داشته فیلم ترس ناک نگاه میکرده رفتم بالا دیدم یه جسم کوچیک زیر پتو حس کردم پتورو کنار زدم کشیدمش تو بغلم نفس نفس میزد گریه میکرد

۱.ت : هق هق یه چیزی تو راه رو

هوبی : چیزی نیست اروم باش لطفا گریه نکن

۱.ت : محکم بغلش کردم و اروم شدم نگاهم به پشت هوبی خورد شوگا بود نگران به نظر میرسید

هوبی : چرا فیلم ترس ناک نگا میکنی اینجوری میترسی

۱.ت : اروم از بغلش اومدم بیرون که شوگا ارو نشست رو تخت سرش پاین گرفت

شوگا : متعسفم کوچولو

۱.ت : یهو

.......
دیدگاه ها (۳۲)

part"⁷فلش بگ "شوگا : داشتم کارام نبکردم که یه مش ادم ریختن د...

امروز درس زیاد دارم ممکن پست نزارم شاید پارتارو عصر گذاشتم ♥...

تک پارتی هوسوک ۱.ت : امروز خانواده هوبی خونمون دعوت بودن دی...

part:⁵هوبی " باشع برو الان میام تا بیدارش کنم چن بار تکونش د...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۴۲

زندگی نامعلوم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط