پارت ۱۱ رمان ملک قلبم
پارت ۱۱ رمان ملک قلبم
ارسلان، رفتم خونه یکم استراحت کردم پاشدم حاظر شدم رفتم جلوی خونش دیدم مثل سری قبلی زود اومده
پیاده شدم رفتم دستشو گرفتم
سوار ماشین شدیم مگه بهت نگفتم نیا پایین
دیانا، اچ ،، اتسه کرد،،
ارسلان، بیا تحویل بگیر سرما خوردی
دیانا، آروم گفتم باشه دعوام نکن
ارسلان، باشه
دیانا، دادم نزن من میترسم
ارسلان، آخی بچم ،،تو دلش،، راه افتادیم رفتیم اونجا لباس هرو پوشیدیم رفتیم تو
دیانا، اونجا پر آدم بود حتما فامیل های پسرن من کسی رو ندارم
ارسلان، دیانا با بی حالی بله رو گفت و منم بله رو گفتم رفتیم لباس عوض کردیم راه افتادم سمت خونه خودم
دیانا، اچ . اچ ،، اتسه،،
ارسلان، از حموم اومده بودی بیرون چرا تو این هوای سر زود آمدی پایین بیا این قرص و بخور یکم بخواب شاید خوب شی
ارسلان، رفتم خونه یکم استراحت کردم پاشدم حاظر شدم رفتم جلوی خونش دیدم مثل سری قبلی زود اومده
پیاده شدم رفتم دستشو گرفتم
سوار ماشین شدیم مگه بهت نگفتم نیا پایین
دیانا، اچ ،، اتسه کرد،،
ارسلان، بیا تحویل بگیر سرما خوردی
دیانا، آروم گفتم باشه دعوام نکن
ارسلان، باشه
دیانا، دادم نزن من میترسم
ارسلان، آخی بچم ،،تو دلش،، راه افتادیم رفتیم اونجا لباس هرو پوشیدیم رفتیم تو
دیانا، اونجا پر آدم بود حتما فامیل های پسرن من کسی رو ندارم
ارسلان، دیانا با بی حالی بله رو گفت و منم بله رو گفتم رفتیم لباس عوض کردیم راه افتادم سمت خونه خودم
دیانا، اچ . اچ ،، اتسه،،
ارسلان، از حموم اومده بودی بیرون چرا تو این هوای سر زود آمدی پایین بیا این قرص و بخور یکم بخواب شاید خوب شی
۶.۱k
۰۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.