پرستار بچم پارت ۲۴
ات :آخه الان؟
کوک:آره
ات:چشم...چقدر وقت اونجاییم؟
کوک:۱ الی ۲ ساعت
ات:باشه الان آماده میشم
کوک:منتظرم
ویو ات:لباس مجلسی(عکسشو گذاشتم یکی از این دوتا رو انتخاب کنید) شیکی پوشیدم و بدون معطلی رفتم بیرون
ویو کوک:لباس آستین بلند قرمزی با شلوار مشکی(عکسشو گذاشتم ) پوشیدم و خواستم سوار ماشین بشم که با ات مواجه شدم...خیلی قشنگ شده بود و خواستنی...بعد ۲۰ مین رسیدیم و نشستیم دور میز که...ا..اون جیمین بود؟اینجا چه غلطی میکرد؟
ات:او اوپا تو هم اینجایی؟
جیمین:.ا..ات؟
ات:اوو جقدر خوشتیپ شدی
جیمین:ممنون...تو هم که قاتل شدی
ات:منظورت چیه؟
جیمین:منظورم اینه تیپی زدی که پسرا رو میکشه
ات:یا نگو اینجوری *خجالت*
جیمین:اگه میدونستم مزاحم اینجا هست عمرا میومدم
کوک:منم همین فکر رو در مورد تو دارم
جین:خوش اومدید بچه ها...میبینم که همدیگه رو میشناسید
کوک:ممنون هیونگ...نمیدونستم با این پسره دوستی
جین:آره جیمین یکی از بهترین دوستامه...راستی معرفی نمیکنی؟
کوک:این دوست دخترم ات...همون که در موردش بهت گفته بودم
جین:او خوشبختم من جینم دوست کوک
ات:همچنین
ویو ات:با هم دور میز نشستیم و کوک و جیمین مدام به همدیگه تيکه مینداختن...وقت رقص شد و همه با پارتنراشون رفتن رقصیدن..داشتم به در و دیوار نگاه میکردم که دستی جلوم خم شد...اون جیمین بود..
جیمین:لیدی افتخار رو به بنده میدید؟
ات:حتما مستر *خنده*
با جیمین وسط سالن رقصیدم...که یهو یکی منو از توی بغلش کشید بیرون و مچم رو محکم نگه داشت...
کوک:جئون ات فکر نکنم اجازه رقص با بقیه رو بهت داده باشم؟*صدای بم*
ات:چ..چیزه...*جیمین میگیردش:///*
جیمین:منم فکر نکنم مشکلی داشته باشه که با خواهرم برقصم؟
کوک:خواهر تو؟ اولا اون نامزد منه و بی اجازه من نباید کاری کنه دوما تو برادر ناتنی شی و این رفتارا به عنوان برادر زیادیه...سوار ماشین شو ات
جیمین:نامزد؟*خنده ی عصبی *زندگی رو برای خواهرم مث جهنم کردی الان میگی نامزدته؟
ات:بس کنید لطفا*اروم**دمش توی گریه*
ویو ات:بی توجه به حرفم شروع کردن به زدن همدیگه... جیمین خیلی محکم میزد که صورت کوک زخم شد...ناخواسته داد بلندی زدم که هر دوشون وایسادن
ات:بس کنید دیگه *عربده*از بچه دو ساله ها هم بدترین...
ویو ات:کوک مچم رو گرفت و از مهمونی خارجی کرد... میدونستم چون الان عصبی یه کاری دست خودم و خودش میده پس من رانندگی کردم...خونه ی خودم نگه داشتم و پیاده شدیم...
بالا ی ۴۰ تا لایک بخوره پارت بعد رو میزارم
کوک:آره
ات:چشم...چقدر وقت اونجاییم؟
کوک:۱ الی ۲ ساعت
ات:باشه الان آماده میشم
کوک:منتظرم
ویو ات:لباس مجلسی(عکسشو گذاشتم یکی از این دوتا رو انتخاب کنید) شیکی پوشیدم و بدون معطلی رفتم بیرون
ویو کوک:لباس آستین بلند قرمزی با شلوار مشکی(عکسشو گذاشتم ) پوشیدم و خواستم سوار ماشین بشم که با ات مواجه شدم...خیلی قشنگ شده بود و خواستنی...بعد ۲۰ مین رسیدیم و نشستیم دور میز که...ا..اون جیمین بود؟اینجا چه غلطی میکرد؟
ات:او اوپا تو هم اینجایی؟
جیمین:.ا..ات؟
ات:اوو جقدر خوشتیپ شدی
جیمین:ممنون...تو هم که قاتل شدی
ات:منظورت چیه؟
جیمین:منظورم اینه تیپی زدی که پسرا رو میکشه
ات:یا نگو اینجوری *خجالت*
جیمین:اگه میدونستم مزاحم اینجا هست عمرا میومدم
کوک:منم همین فکر رو در مورد تو دارم
جین:خوش اومدید بچه ها...میبینم که همدیگه رو میشناسید
کوک:ممنون هیونگ...نمیدونستم با این پسره دوستی
جین:آره جیمین یکی از بهترین دوستامه...راستی معرفی نمیکنی؟
کوک:این دوست دخترم ات...همون که در موردش بهت گفته بودم
جین:او خوشبختم من جینم دوست کوک
ات:همچنین
ویو ات:با هم دور میز نشستیم و کوک و جیمین مدام به همدیگه تيکه مینداختن...وقت رقص شد و همه با پارتنراشون رفتن رقصیدن..داشتم به در و دیوار نگاه میکردم که دستی جلوم خم شد...اون جیمین بود..
جیمین:لیدی افتخار رو به بنده میدید؟
ات:حتما مستر *خنده*
با جیمین وسط سالن رقصیدم...که یهو یکی منو از توی بغلش کشید بیرون و مچم رو محکم نگه داشت...
کوک:جئون ات فکر نکنم اجازه رقص با بقیه رو بهت داده باشم؟*صدای بم*
ات:چ..چیزه...*جیمین میگیردش:///*
جیمین:منم فکر نکنم مشکلی داشته باشه که با خواهرم برقصم؟
کوک:خواهر تو؟ اولا اون نامزد منه و بی اجازه من نباید کاری کنه دوما تو برادر ناتنی شی و این رفتارا به عنوان برادر زیادیه...سوار ماشین شو ات
جیمین:نامزد؟*خنده ی عصبی *زندگی رو برای خواهرم مث جهنم کردی الان میگی نامزدته؟
ات:بس کنید لطفا*اروم**دمش توی گریه*
ویو ات:بی توجه به حرفم شروع کردن به زدن همدیگه... جیمین خیلی محکم میزد که صورت کوک زخم شد...ناخواسته داد بلندی زدم که هر دوشون وایسادن
ات:بس کنید دیگه *عربده*از بچه دو ساله ها هم بدترین...
ویو ات:کوک مچم رو گرفت و از مهمونی خارجی کرد... میدونستم چون الان عصبی یه کاری دست خودم و خودش میده پس من رانندگی کردم...خونه ی خودم نگه داشتم و پیاده شدیم...
بالا ی ۴۰ تا لایک بخوره پارت بعد رو میزارم
۴۰.۲k
۱۶ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.