اشتباهخوبمن

#اشتباه_خوب_من
#پارت_۲۴

به کیان کمک کردم بشینه رو نیمکت تو حیاط دانشگاه
صورتش داغون بود و بابت این وضع عذاب وجدان داشتم
لعنت بهت عماد
تقصیر منه که کیان تو این حاله

_دیارا نزدیکم نشو تو و اون عماد دیوونه نزدیکم نشین

_باشه حق داری اینو بگی من ازت دوری میکنم نگران نباش ولی الان بزار کمکت کنم اسنپ بگیری بری خونه

_نه خودم میگیرم

باشه ای گفتم و به زور اسنپ واسه خودم گرفتم رفتم خونه
نمیخواستم تو اون وضع تنهاش بزارم ولی گفت نمیخواد کنارش باشم که خیلی هم حق داشت

_____________۲ هفته بعد
بعد از اون اتفاق دو هفته میشه و من نه با عماد حرف میزنم تو حتی نگاش میکنم و نه با کیان حرف زدم
از هردوشون دوری میکنم

داشتم میرفتم بشینم سر جام که پام به پای یه پسری که پاشو مثل گردن زرافه دراز کرده بود گیر کرد و خواستم با مخ بخودم زمین که دستی منو کشید سمت خودش و من رو پای یه نفر افتادم

وقتی برگشتم ببینم کیه

شتتتتتت

شوکه شدم اونم خیلی زیادد

شرط پارت بعد لایک ها بالای ۱۰ تا
دیدگاه ها (۶)

#اشتباه_خوب_من#پارت_۲۵افتاده بودم روی پای عماد _دیارا حواست ...

#اشتباه_خوب_من #پارت_۲۶استاد وارد کلاس شد و گفت :_خوب کار گر...

#اشتباه_خوب_من#پارت_۲۳#دیارا با عصبانیت جلو رفتم و محکم کوبی...

#اشتباه_خوب_من#پارت_22بعد از اینکه به نیما نقشه ی تو سرمو گف...

زور و عشق پارت ۶

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط