🍁🍁🍁🍁
🍁🍁🍁🍁
#خان_زاده
#پارت220
#جلد_دوم
شده بود دیگه نه سردردی داشت و ناراحتی با قدم های بلند به سمت مبل توی پذیرایی رفت و روش نشست و گفت بزرگش نکن...
_ تنها واقعیتاروبهش نشون دادم همین و بس غیر از این چیزی نبوده.
دوباره بهش حمله کردم و محکم توی دهنش کوبیدم و گفتم
کدوم واقعیت هرزه من با تو خوابیدم؟
عوضیه کثافت تو با نقشه منو کشوندی توی خونت وقتی که خواب بودم لباسمو درآوردی کنارم دراز کشید و کلی عکس گرفتی من کی با تو خوابیدم ؟
من کی این عکسا رو با تو گرفتم؟
شاهین که باورش نمیشد دختر عموش اینقدر آدم عوضی شده باشه رو به من گفت
_وقتی که توی زندان بودی کیمیا شرط گذاشت برای ایلین که یا بره از زندگیت یا اینکه هیچ وقت رضایت نمی ده که تو بیای بیرون
با بدبختی روی زمین نشستم وارفته به کیمیایی که پیروز بهم نگاه میکرد خیره شدم دستی روی شکمش کشید و گفت
_ پسر تو هنوزم اینجا پیش منه پس شلوغش نکن اهورا اون رفت به درک عشق تو منم نه اون من و تو الان یه بچه داریم یه پسر که خانوادت آرزوشونه اونو بدنیا بیاریم و به خواستشون آرزوشون برسن
آیلین رفت سراغ زندگیش من و تو کنار هم با این بچه یه زندگی جدید و شروع می کنیم.
شاهین کنار من روی زمین نشست و گفت
🌹🍁
@khanzadehhe
😻☝️
#خان_زاده
#پارت220
#جلد_دوم
شده بود دیگه نه سردردی داشت و ناراحتی با قدم های بلند به سمت مبل توی پذیرایی رفت و روش نشست و گفت بزرگش نکن...
_ تنها واقعیتاروبهش نشون دادم همین و بس غیر از این چیزی نبوده.
دوباره بهش حمله کردم و محکم توی دهنش کوبیدم و گفتم
کدوم واقعیت هرزه من با تو خوابیدم؟
عوضیه کثافت تو با نقشه منو کشوندی توی خونت وقتی که خواب بودم لباسمو درآوردی کنارم دراز کشید و کلی عکس گرفتی من کی با تو خوابیدم ؟
من کی این عکسا رو با تو گرفتم؟
شاهین که باورش نمیشد دختر عموش اینقدر آدم عوضی شده باشه رو به من گفت
_وقتی که توی زندان بودی کیمیا شرط گذاشت برای ایلین که یا بره از زندگیت یا اینکه هیچ وقت رضایت نمی ده که تو بیای بیرون
با بدبختی روی زمین نشستم وارفته به کیمیایی که پیروز بهم نگاه میکرد خیره شدم دستی روی شکمش کشید و گفت
_ پسر تو هنوزم اینجا پیش منه پس شلوغش نکن اهورا اون رفت به درک عشق تو منم نه اون من و تو الان یه بچه داریم یه پسر که خانوادت آرزوشونه اونو بدنیا بیاریم و به خواستشون آرزوشون برسن
آیلین رفت سراغ زندگیش من و تو کنار هم با این بچه یه زندگی جدید و شروع می کنیم.
شاهین کنار من روی زمین نشست و گفت
🌹🍁
@khanzadehhe
😻☝️
۶.۳k
۲۲ تیر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.