My wild boy fired

" My wild boy fired "
Part : 13



استادشون اومد سر کلاس ولی تهیونگ بازم دستشو بر نداشت

+تهیونگ تروخدا دستتو بردار زشته
–نمیخوام*خنده*
+تهیونگ
استاد : پارک ات چیزی شده
+ن.نه استاد
استاد : مطمئنی
+بله چیزی نشده

استاد سری تکون داد و شروع به درس دادن کرد

استاد : خب همگی شروع کنین یه متن کوتاه و مختصر در مورد این جمله بنویسد
بچه های کلاس : بله* داخل کیدراما میبینین همه بچه ها باهم جواب میدن اونجوری*
(خواستم بگم تهیونگ هنوز دستشو بر نداشته😂)

+تهیونگ الان استاد میبینه دستتو بردار*آروم*
–*ات رو به خودش نزدیک تر کرد* بنویس
+تهیونگ * آروم *

استادشون داشت بین ردیف های صندلی های کلاس قدم میزد که رسید به ردیف که ات و تهیونگ نشسته بودن*اگه پارت های قبل رو یادتون باشه آخر کلاس میشینن* و ات هی تقلا میکرد که دستشو برداره ولی تهیونگ به حرفاش توجه ای نمیکرد که استادشون وسط ردیف وایساد

استاد : پارک ات*عصبی*

ویو ات

خاک به سرم فکر کنم دیدمون همش تقصیر تهیونگه چقدر بهش گفتم دستتو بردار حالا چه گوهی بخورم الان میفرستتم دفتر مدیر خدایاااااااا

+ب.بله استاد*لکنت*
استاد : و تو کیم تهیونگ جفتمون بلند شید برید دفتر مدیر*عصبی*
+و.ولی استاد
استاد : مگه نشنیدی چی گفتم * داد عصبی*
–ات بریم*بی محلی به استاد*

تهیونگ دست ات رو گرفت و...........



ادامه دارد.........


اینم از پارت امروز ببخشید دیر شد فردا بین ساعت 8 تا 9 پارت بعدی رو میزارم😉
دیدگاه ها (۲)

" My wild boy fired "Part : 14تهیونگ دسا ات رو گرفت و از کلا...

" My wild boy fired "Part : 15 رفت دوتا دستشو گذاشت روی میز ...

" My wild boy fired "Part : ۱۲–ات من دوستت دارم...بیشتر از ه...

" My wild boy fired "Part : ۱۱تهیونگ اومد جواب جونگ کوک رو ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط