ⓦⓘⓝⓚ p4
ⓦⓘⓝⓚ p4
30 مین بعد ساعت 10:00
پرستار:متاسفانه خون زیادی از دست دادن باید بهشون خون وصل کنیم گروه خونیشون چیه
جیمین:فکر کنم O+
پرستار:باید یکی پیدا کنیم O+ باشه شما گروه خونیتون چیه
جیمینA+
30 دقیقه بعد
پرستار:ما خون وصل کردیم بیاین پولشو حساب کنید
جیمین:باشه
پرستار:یک ساعت دیگه مرخصن
جیمین:خیلی متشکرم
جیمین میره سمت اتاق یونگی در میزنه
یونگی:بیا تو
جیمین:هیونـ...
یونگی:حوصلتو ندارم برو بیرون
جیمین:اخـ.......
یونگی:گفتم بیرون
جیمین:هیونگ
یونگی:برو بیرون لطفا
یونگی کمکم گریش میگیره اشکاش رو با دستش پاک میکنه جیمین به سمتش میاد اونو توی اغوش گرم خودش میبره محکم بغلش میکنه
یونگی:جیـ......ـجیهوپ تازه بهم گفته بود منو دوست داره چراچرا اینجوری شد
جیمین:هیونگ اشکال نداره اون بهوش میاد
یونگی:دکـ.....ـدکتر بهم گفته بود غیر ممکنه که بهوش بیاد
جیمین:تو جیهوپ رو نمیشناسی ادم قوی هست
یونگی:هوشیاریش روی 3 هست غیر ممکنه بهوش بیاد
جیمین:یادته وقتی برای اولین بار با جیهوپ اشنا شدیم اون سرطان ریه داشت ولی خوب شد
یونگی:ایندفه فرق داره
جیهوپ:هیچ فرقی نداره سرطان که خطرناک تر بود
جیمین ، جیهوپ رو دوست داشت ولی بخاطر یونگی هم که شده خودشو قوی نشون میداد سعی میکرد آرومش کنه ولی یونگی خودشو مقصر توکما رفتن جیهوپ میدونست شاید اون راننده بود ولی اتفاق که خبر نمیکنه
یونگی کمکم توی بغل جیمین خوابش میبره جیمین از اتاق یونگی بیرون اومد سویچ ماشینش رو برداشت تا به سمت خونش بره و برای یونگی لباس بیاره کلید رو مینداره روی در ، در رو باز میکنه چند دست لباس برمیداره
حمایت کنید
یک روز درمیون میزارم
30 مین بعد ساعت 10:00
پرستار:متاسفانه خون زیادی از دست دادن باید بهشون خون وصل کنیم گروه خونیشون چیه
جیمین:فکر کنم O+
پرستار:باید یکی پیدا کنیم O+ باشه شما گروه خونیتون چیه
جیمینA+
30 دقیقه بعد
پرستار:ما خون وصل کردیم بیاین پولشو حساب کنید
جیمین:باشه
پرستار:یک ساعت دیگه مرخصن
جیمین:خیلی متشکرم
جیمین میره سمت اتاق یونگی در میزنه
یونگی:بیا تو
جیمین:هیونـ...
یونگی:حوصلتو ندارم برو بیرون
جیمین:اخـ.......
یونگی:گفتم بیرون
جیمین:هیونگ
یونگی:برو بیرون لطفا
یونگی کمکم گریش میگیره اشکاش رو با دستش پاک میکنه جیمین به سمتش میاد اونو توی اغوش گرم خودش میبره محکم بغلش میکنه
یونگی:جیـ......ـجیهوپ تازه بهم گفته بود منو دوست داره چراچرا اینجوری شد
جیمین:هیونگ اشکال نداره اون بهوش میاد
یونگی:دکـ.....ـدکتر بهم گفته بود غیر ممکنه که بهوش بیاد
جیمین:تو جیهوپ رو نمیشناسی ادم قوی هست
یونگی:هوشیاریش روی 3 هست غیر ممکنه بهوش بیاد
جیمین:یادته وقتی برای اولین بار با جیهوپ اشنا شدیم اون سرطان ریه داشت ولی خوب شد
یونگی:ایندفه فرق داره
جیهوپ:هیچ فرقی نداره سرطان که خطرناک تر بود
جیمین ، جیهوپ رو دوست داشت ولی بخاطر یونگی هم که شده خودشو قوی نشون میداد سعی میکرد آرومش کنه ولی یونگی خودشو مقصر توکما رفتن جیهوپ میدونست شاید اون راننده بود ولی اتفاق که خبر نمیکنه
یونگی کمکم توی بغل جیمین خوابش میبره جیمین از اتاق یونگی بیرون اومد سویچ ماشینش رو برداشت تا به سمت خونش بره و برای یونگی لباس بیاره کلید رو مینداره روی در ، در رو باز میکنه چند دست لباس برمیداره
حمایت کنید
یک روز درمیون میزارم
۲.۸k
۰۵ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.