پارت51
#پارت51
دوماه از نامزدی منو کرم میگذره داخل این دوماه هیچ اتفاق خاصی نیوفتاد فقط ما درگیر دانشگاه بودیم،برخورد من با کرمم در حد رفت و امد خانوادگیمون،دانشگاه،یا جمع بچه ها بود همینو بس نزدیک امتحانای پایان ترم بود باید طرح تابستانه به استاد ارائه میدادیم و من درگیر این کار بودم،اینقده دلم میخاست تعطیلات بیاد و برم استراحت کنم که نگو همینطور داخل فکر بودم که یهو جولیا پرید روی تخت و بهم گفت:وااااای کیانا خبر دارم برات بگو چی شده؟
+هووووی مگه نمیبینی دارم چیکار میکنم بلند شو ببینم
جولیا:با تو ام جوابمو بده
+من چ میدونم چی شده اخه
جولیا:اااااه تو هم همش زد حالی اصلا نخاستم
+ببین قهر نکن حوصله ناز کشیدن ندارم بگو چی شده؟
جولیا:وااای کیانا دانشگاه اردو گذاشته برا دانشجو ها به مدت۳روز،خیلی باحاله
+کجا؟
جولیا:والانوشته یه جایی سمت دریاچه و جنگل واین چیزا هست فک کنم یه کمپ دانشجویی
+خوبه
جولیا:میای بریم؟
+نمیدونم شاید ببینم نظر بچه ها چیه؟
مولیا:اوکی من برم بپرسم
اینو گفتو عین فشفشه پاشد رفت،بلند شدم برم سلف یه چیزی بخورم طبق معمول همه جمع بودن دور میز رفتم پیششون و گفتم:سلام بچه ها
همه جوابمودادن،منم رفتم پیش ملیسا نشستم که مانیا گفت:کیانا خیلی درس خونیا اصلا کلا کم پیدا شدی
+اره،همه همینو میگن،من موقع امتحانات کلا محو میشم
آسلی:بچه ها میاین اردو؟
تقریبا همه گفتن میایم ولی من چیزی نگفتم که آسلی گفت:تو نمیای کیانا؟
+نمیدونم بستگی به کارام داره
باران:این یعنی معلوم نیست،ولی اینطور که تو درگیر کردی خودتو فک نکنم بیای
ملیسا:برا چی نیاد،اتفاقا بنظرم یه کم تفریح حالشو بهتر میکنه
یشیم:اره دیگه،باید بیای،اصلا من بدون زن داداشم جایی نمیرم
با این حرفش خندم گرفت چون خوب میدونستم واسه حرص دادن سها و باران میگه منم نامردی نکردم و گفتم:اوخی،باشه حالا که اینطوره واسه خاطر خواهر شوهرم حتما میام
این حرفم هم زمان شد با دست ملیسا که محکم زد پشت گردنم و گفت:خااااک برسرت کنم،مردم میگن واسه خاطر شوهرم میرم این میگه خواهر شوهرم
یشیم:تا کورم بشی
اینقده خندیدیم با این کل کل ها که نگو،بین همین حرفا و شوخیا به کرم نگاهی انداختم نمیدونم من حس میکردم یا واقعا داشت لبخندمیزدبهم هرچی دقت کردم نفهمیدم وبیخیال شدم بعداز اون هر کدوم از بچه ها رفتن داخل اتاق خودشون ماهم همینطور و مشغول کار شدیم......
#loveintime
لطفابرای دوستانتون به اشتراک بزارید👆🙏
@roman._.loveintime
دوماه از نامزدی منو کرم میگذره داخل این دوماه هیچ اتفاق خاصی نیوفتاد فقط ما درگیر دانشگاه بودیم،برخورد من با کرمم در حد رفت و امد خانوادگیمون،دانشگاه،یا جمع بچه ها بود همینو بس نزدیک امتحانای پایان ترم بود باید طرح تابستانه به استاد ارائه میدادیم و من درگیر این کار بودم،اینقده دلم میخاست تعطیلات بیاد و برم استراحت کنم که نگو همینطور داخل فکر بودم که یهو جولیا پرید روی تخت و بهم گفت:وااااای کیانا خبر دارم برات بگو چی شده؟
+هووووی مگه نمیبینی دارم چیکار میکنم بلند شو ببینم
جولیا:با تو ام جوابمو بده
+من چ میدونم چی شده اخه
جولیا:اااااه تو هم همش زد حالی اصلا نخاستم
+ببین قهر نکن حوصله ناز کشیدن ندارم بگو چی شده؟
جولیا:وااای کیانا دانشگاه اردو گذاشته برا دانشجو ها به مدت۳روز،خیلی باحاله
+کجا؟
جولیا:والانوشته یه جایی سمت دریاچه و جنگل واین چیزا هست فک کنم یه کمپ دانشجویی
+خوبه
جولیا:میای بریم؟
+نمیدونم شاید ببینم نظر بچه ها چیه؟
مولیا:اوکی من برم بپرسم
اینو گفتو عین فشفشه پاشد رفت،بلند شدم برم سلف یه چیزی بخورم طبق معمول همه جمع بودن دور میز رفتم پیششون و گفتم:سلام بچه ها
همه جوابمودادن،منم رفتم پیش ملیسا نشستم که مانیا گفت:کیانا خیلی درس خونیا اصلا کلا کم پیدا شدی
+اره،همه همینو میگن،من موقع امتحانات کلا محو میشم
آسلی:بچه ها میاین اردو؟
تقریبا همه گفتن میایم ولی من چیزی نگفتم که آسلی گفت:تو نمیای کیانا؟
+نمیدونم بستگی به کارام داره
باران:این یعنی معلوم نیست،ولی اینطور که تو درگیر کردی خودتو فک نکنم بیای
ملیسا:برا چی نیاد،اتفاقا بنظرم یه کم تفریح حالشو بهتر میکنه
یشیم:اره دیگه،باید بیای،اصلا من بدون زن داداشم جایی نمیرم
با این حرفش خندم گرفت چون خوب میدونستم واسه حرص دادن سها و باران میگه منم نامردی نکردم و گفتم:اوخی،باشه حالا که اینطوره واسه خاطر خواهر شوهرم حتما میام
این حرفم هم زمان شد با دست ملیسا که محکم زد پشت گردنم و گفت:خااااک برسرت کنم،مردم میگن واسه خاطر شوهرم میرم این میگه خواهر شوهرم
یشیم:تا کورم بشی
اینقده خندیدیم با این کل کل ها که نگو،بین همین حرفا و شوخیا به کرم نگاهی انداختم نمیدونم من حس میکردم یا واقعا داشت لبخندمیزدبهم هرچی دقت کردم نفهمیدم وبیخیال شدم بعداز اون هر کدوم از بچه ها رفتن داخل اتاق خودشون ماهم همینطور و مشغول کار شدیم......
#loveintime
لطفابرای دوستانتون به اشتراک بزارید👆🙏
@roman._.loveintime
۷.۵k
۲۹ تیر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.