انگیزه.ای.برای.عشق
#انگیزه.ای.برای.عشق
#پارت۳۱
تهیونگ یقمو ول کرد
_جنی خانم میبینی
بعدش گذاشت رفت
_دیونه
از اتاق بیرون رفت، رفتم سمت پزیرایی روی مبل نشستم به درو دیوار خیره شدم
_اِه ادم حوصلش سر میره اینجا
داشتم
با انگشتام بازی میکردم که جیمین صدام کرد
_جنی
_بله
_شوگا کارت داره تو حیاطه
_باشه
رفتم سمت حیاط
_شوگا؟؟؟
دستی دور کمرم حلقه شد
_سلام ابجی
_سلام شوگا چیشده
_دلم برات تنگ شده بود
خندیدم
_عجب
_اره
_خب بریم اینجاها یکم دور بزنیم
_باشه
باهم رفتیم سمت بیرون عمارت
_شوگا
_جانم اجی
_من نگرانم
_برای چی
_نگران تهیونگم
_چی اون خودش میتونه....
وسط حرفش پریدم
_من دوسش دارم
#پارت۳۱
تهیونگ یقمو ول کرد
_جنی خانم میبینی
بعدش گذاشت رفت
_دیونه
از اتاق بیرون رفت، رفتم سمت پزیرایی روی مبل نشستم به درو دیوار خیره شدم
_اِه ادم حوصلش سر میره اینجا
داشتم
با انگشتام بازی میکردم که جیمین صدام کرد
_جنی
_بله
_شوگا کارت داره تو حیاطه
_باشه
رفتم سمت حیاط
_شوگا؟؟؟
دستی دور کمرم حلقه شد
_سلام ابجی
_سلام شوگا چیشده
_دلم برات تنگ شده بود
خندیدم
_عجب
_اره
_خب بریم اینجاها یکم دور بزنیم
_باشه
باهم رفتیم سمت بیرون عمارت
_شوگا
_جانم اجی
_من نگرانم
_برای چی
_نگران تهیونگم
_چی اون خودش میتونه....
وسط حرفش پریدم
_من دوسش دارم
۳۳.۳k
۲۷ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.