پارت اخر
#پارت اخر
#دلبر کوچولو
پنج سال بعد
دیانا
امروز پنجمین سالگرپ ازدواج منو ارسلانه
البته امسال خیلی فرق داره چون دختر و پسر کوچولومون اردلان و بیتا هم کنارمونن
به جمع دوسنامون نگاه میکنم ممد بعد از رفتن پانیذ دیونه شد و تازه فهمید چقدر عاشقشه و برش گردوند امیر هم با دختری به اسم نگین ازدواج کرد و بهدا معلوم شد مرگ سارا اتفاقی بوپ و اون بی دلیل خودشو مقصر میدونست نیکا هم با دوست صمیمیه ممد و ارسلان که اسمش متینه ازدواج کرد
الان تو این جمع همه مون کنار هم نشسنیم
ممد شوخی میکنه و سر به سر همه میزاره و همه رو میخندونه
تو اوج حنده له ارسلان نگاه میکنم و لبخند میزنم که زیر لب نجوا میکنه
دوست دارم...
#دلبر کوچولو
پنج سال بعد
دیانا
امروز پنجمین سالگرپ ازدواج منو ارسلانه
البته امسال خیلی فرق داره چون دختر و پسر کوچولومون اردلان و بیتا هم کنارمونن
به جمع دوسنامون نگاه میکنم ممد بعد از رفتن پانیذ دیونه شد و تازه فهمید چقدر عاشقشه و برش گردوند امیر هم با دختری به اسم نگین ازدواج کرد و بهدا معلوم شد مرگ سارا اتفاقی بوپ و اون بی دلیل خودشو مقصر میدونست نیکا هم با دوست صمیمیه ممد و ارسلان که اسمش متینه ازدواج کرد
الان تو این جمع همه مون کنار هم نشسنیم
ممد شوخی میکنه و سر به سر همه میزاره و همه رو میخندونه
تو اوج حنده له ارسلان نگاه میکنم و لبخند میزنم که زیر لب نجوا میکنه
دوست دارم...
۵.۴k
۲۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.