حس شیرین عشق
حس شیرین عشق
Part:11
ویو هه جی
تهیونگ رفته بود سرکار و من حوصلم خیلی سر رفته بود زنگ زدم به تهیونگ
تهیونگ:سلام عزیزم چیزی شده؟
هه جی:امم چاگی میتونم برم پیش آیلا؟
تهیونگ:حتما بیب به بادیگارد ها میگم که ببرنت
هه جی:ممنونممم بوس بهتتت بای
تهیونگ:بای*خنده*
ویو آیلا
داشتم با مامان کوک صحبت میکردم که یهو از در شیشه ای خونه دیدم که هه جی داره از دست بم فرار میکنه و بم داره دنبالش میکنه
م.ک:خب عزیزم شما باید خیلی باهم خوب باشین
آیلا:*خنده خیلییییییییی بلندددد*
آیلا:وای شکمم کوکک کجایی*خنده خیلیی زیاد*
کوک:بلههههههه
آیلا:برو وای بم رو جمع کن اون جارو نگا*از خنده جر خورد*
کوک:مرض خو اون بدبخت داره از ترس میمیره تو میخندی
آیلا:برو بابا*از خنده زیاد قرمز شد*
پرش زمانی به دو روز بعد*
کوک:آیلا میخام بهت یچیز بگم
آیلا:بگو میشنوم
کوک:اومم خب میدونی من عاشقت شدم
آیلا:جدییییی پشمامممممممممممم
کوک:*پوکر*
آیلا:خب میدونی حسمون دو طرفست
کوک:اع واقعا باشه پس من برم سرکار*چند ثانیه بعد*چییییییییییییییییییی گفتی حسمون دو طرفستتتتتتتتت
آیلا:یس مستر جئون
کوک:وای عاشقتم دختر
آیلا:منم عاشقتم
ویو شب*
کوک:من بچه میخام
آیلا:من نمیخام
کوک:منننن میخاممممممم
آیلا:منننننننننن نمیخامممممممم
کوک:اما من میخام*مظلوم*
آیلا:آه جئون اونجوری نکن خودتو
کوک:*مظلوم*
آیلا:وای خاک ب سرم باشهههه
کوک:یسسس بیب دوست دارمممممم
آیلا:منم*پوکر*
Part:11
ویو هه جی
تهیونگ رفته بود سرکار و من حوصلم خیلی سر رفته بود زنگ زدم به تهیونگ
تهیونگ:سلام عزیزم چیزی شده؟
هه جی:امم چاگی میتونم برم پیش آیلا؟
تهیونگ:حتما بیب به بادیگارد ها میگم که ببرنت
هه جی:ممنونممم بوس بهتتت بای
تهیونگ:بای*خنده*
ویو آیلا
داشتم با مامان کوک صحبت میکردم که یهو از در شیشه ای خونه دیدم که هه جی داره از دست بم فرار میکنه و بم داره دنبالش میکنه
م.ک:خب عزیزم شما باید خیلی باهم خوب باشین
آیلا:*خنده خیلییییییییی بلندددد*
آیلا:وای شکمم کوکک کجایی*خنده خیلیی زیاد*
کوک:بلههههههه
آیلا:برو وای بم رو جمع کن اون جارو نگا*از خنده جر خورد*
کوک:مرض خو اون بدبخت داره از ترس میمیره تو میخندی
آیلا:برو بابا*از خنده زیاد قرمز شد*
پرش زمانی به دو روز بعد*
کوک:آیلا میخام بهت یچیز بگم
آیلا:بگو میشنوم
کوک:اومم خب میدونی من عاشقت شدم
آیلا:جدییییی پشمامممممممممممم
کوک:*پوکر*
آیلا:خب میدونی حسمون دو طرفست
کوک:اع واقعا باشه پس من برم سرکار*چند ثانیه بعد*چییییییییییییییییییی گفتی حسمون دو طرفستتتتتتتتت
آیلا:یس مستر جئون
کوک:وای عاشقتم دختر
آیلا:منم عاشقتم
ویو شب*
کوک:من بچه میخام
آیلا:من نمیخام
کوک:منننن میخاممممممم
آیلا:منننننننننن نمیخامممممممم
کوک:اما من میخام*مظلوم*
آیلا:آه جئون اونجوری نکن خودتو
کوک:*مظلوم*
آیلا:وای خاک ب سرم باشهههه
کوک:یسسس بیب دوست دارمممممم
آیلا:منم*پوکر*
۴.۵k
۱۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.