یو

ܠߊ‌یܭ؟ܭߊ‌ܩܝ̇ߺࡅ߳؟ܦ̇ߊ‌ܠو؟

☆ ★ ✮ ★ ☆𖤐⭒๋࣭ ⭑𖤐⭒๋࣭ ⭑
استاد سرد اما جذاب
پارت :49

اینقدرا دیگه فضول نبودما ولی خب چون صدای

دوتاشونم آشنا می‌زد فضولیم گل کرده بود

وقتی به صدا رسیدم سرمو بالا آوردم و با

تهیونگ و یونگ مواجه شدم مات مونده بودم

که یادم افتاد اینا با هم دوستن و عادیه

یونگ که از جریان من که به این شرکت

میومدم خبرداشت و براش عادی بود چون

خودش منو می‌رسوند به شرکت بعضی اوقات

یه لحظه لود شدم و رفتم بغلش محکم بغلش

کردم که با سرفه تهیونگ از هم جدا شدیم

تهیونگ :اهمم اره دیگه یونگ جریانو فهمیدی

دیگه و من رفتم اتاقم فعلا

و بدون اینکه حتی به من نگاهی هم بندازه رفت

بعد از یه کمی چرت و پرت گفتم به یونگ که

چرا اومده اینجا خواستم برگردم برم اتاقم که

با صدای نازکی که از طرف سالن اومد سر جام

میخ شدم پشتم به اون صدای نازک بود
دیدگاه ها (۰)

ܠߊ‌یܭ؟ܭߊ‌ܩܝ̇ߺࡅ߳؟ܦ̇ߊ‌ܠو؟☆ ★ ✮ ★ ☆𖤐⭒๋࣭ ⭑𖤐⭒๋࣭ ⭑استاد سرد اما جذ...

ܠߊ‌یܭ؟ܭߊ‌ܩܝ̇ߺࡅ߳؟ܦ̇ߊ‌ܠو؟⋆˙⟡♡˚ ‧₊˚ ☁️⋅♡𓂃 ࣪ ִֶָ☾.₊˚⊹♡☆عمارت☆پار...

ܠߊ‌یܭ؟ܭߊ‌ܩܝ̇ߺࡅ߳؟ܦ̇ߊ‌ܠو؟☆ ★ ✮ ★ ☆𖤐⭒๋࣭ ⭑𖤐⭒๋࣭ ⭑استاد سرد اما جذ...

ܠߊ‌یܭ؟ܭߊ‌ܩܝ̇ߺࡅ߳؟ܦ̇ߊ‌ܠو؟☆ ★ ✮ ★ ☆𖤐⭒๋࣭ ⭑𖤐⭒๋࣭ ⭑استاد سرد اما جذ...

اسلاید اول و دوم و سوم استایل و مدل مو و عکس اسوری هاش و لبا...

love Between the Tides²⁴تهیونگم: خوش گذشتتهیونگ: آره خیلی خو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط